اجرای موسیقی کودکان داروگ
گذار از کنسرتی ساده به یک «پرفورمنس آرت» فاخر
علی صادقی منش:
(دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری)
همزمان با روز جهانی کودک،سالن کاشفی شهرستان سبزوار میزبان کنسرت موسیقی کودکان به سرپرستی استاد حمیدرضا سیدنیا بود. کنسرتی که از دو دیدگاه درخور درنگ و تأمل بود؛
از دیدگاه نخست، توجه ما به استاد سیدنیا جلب میشد؛ شخصیتی شناختهشده در عرصهی موسیقی خراسان که این بار اعتبار خود را بر سر کاری گذاشته بود که به ما نوید تداوم موسیقی حرفهای شهرستان در چند دههی آینده را میداد. گروه هنری او، داروگ، با آموزش کودکانی کمسن و سال که توان اجرای یک کنسرت
گروهی موسیقی را داشتند، به ما نشان دادند، میتوان نسلی ساخت که سرمایههای سترگ فرهنگ و هنر شهرستان در آیندهی نه چندان دورباشند.
از نظرگاه دوم و البته پنهانتر ماجرا، نگاه ما به اثری جلب میشد که با دیگر آثار هنری تفاوتهایی آشکار داشت؛ گذشته از تأثیرات مثبت موسیقی بر ذهن، روان و توان یادگیری کودکان آنچه در این اجرای خاص جلب توجه میکرد ورودِ چه بسا ناخودآگاهانهی این اثر هنری از حیطهی یک کنسرت موسیقی معمولی به حیطهی «پرفورمنس آرت»(هنراجرا) بود.
پرفورمنس آرت یا هنراجرا گونه ای از هنر است که با عرضهی خود به جهان، مرزهای هنر و زندگی واقعی را مخدوش کرد. این هنر آوانگارد در سالهای پایانی دههی 1960 در امریکا و در پاسخ به تغییرات جهانی قدرت به وجود آمد. برخی نیز بر این باورند که نظریهی ساختارشکنی «ژاک دریدا»، تأثیر بسزایی در شکل گرفتن هنر پرفورمنس داشته است.
پرفورمنس آرت زاییدهی عصیان و واماندگی نسلی است که پیش از منتقد، خود به هنرش شک کرد و به هدف خویش از روی آوری به هنر، منتقدانه نگریست. این هنر همچون بسیاری از جنبشهای هنری و نحلههای فکری در واکنش به بیعدالتی اجتماعی، تبعیض جنسی، نژادی، مذهبی و اعتقادی پدید آمد. هنرمندان پرفورمنس، بیاعتنا به هنجارها و اولویتهای رایج و بینیاز از پذیرفتهشدن و کسب مقبولیت، رویهای متفاوت از جریانهای هنری متداول در پیش گرفتند(ر.ک: شاهمیری،1386 :209).
اگر بخواهیم ویژگیهای اصلی هنر پرفورمنس را به اختصار برشماریم و همراستا با آن نمایی کلی از جلوههای این گونه از هنر در کنسرت کودکان داروگ در سبزوار ارایه دهیم، به این نمایه دست مییابیم:
1)تمرکز فرآیند اجرا بر اجراگر؛ در هنر پرفورمنس ویژگیهای فردی اجراگر در اجرای اثر، نقشی تعیین کننده و پیشبرنده دارد(ر.ک: شاهمیری،1386 :213).
کودک است و ناتوانی ذاتی وی در دروغ و ناراستی! در این کنسرت، احساسات و حالات درونی تک تک کودکان حاضر روی صحنه به گونهای ناخودآگاه در اجرای آنان دخیل میشد و نمودی آشکار مییافت. یکی از کودکان خردسال که برای همخوانی پشت نوازندگان ایستاده بود، از شدت استرس، دستهایش را محکم به هم گره زده بود و با چشمانی مضطرب به انتهای سالن چشم دوخته بود. دقایقی زمان برد تا به یاد آورد برای همخوانی با گروهش آنجا ایستاده است! کودک مضطرب و نگران دیگری که کنار او ایستاده بود، با چشمانی نگران به وی مینگریست و همانطور که خود همخوانی میکرد، با حرکت دستانش میکوشید، آن کودک را وادار به همخوانی کند! کودک دیگری که با چشمان سرخ از گریه سنتور مینواخت، نگاه مهربان و انگیزهبخش همهی همنوازن را معطوف به خود کردهبود! همه نگرانش بودند؛ آشکار بود که پیش از آغاز کنسرت، به شدت گریسته است! در حقیقت، همهی کودکانی که آنجا ایستاده بودند نگران هم بودند! دل میسوزاندند برای هم و مادرانه هوای یکدیگر را داشتند.هیچ کس پنهان نمیکرد، هرآن چه را که بود!
2)سهیم کردن تماشاگر در تجربهی شخصی اجراکنندهی هنر از ویژگیهای مهم هنر پرفورمنس است(ر.ک: شاهمیری،1386 :213).
وقتی اجرا کنندگان یک اثر هنری، کودکان باشند، بخشی از بینندگان نیز کودکان خواهند بود؛ کودکانی که با دیدن همسالانشان بر روی صحنه و با درک این که صاحبان مجلس کودک هستند، خویشتنداری را به کنار میگذارند و به میانهی سالن میآیند؛ جیغ و هورا میکشند و کف میزنند؛ حتی به بالای صحنه میروند تا از نزدیک نظارهگر همسالان باشند! و مادران و پدرانی که در پی این کودکانِ مست از جذبهی موسیقی در پی آنان میدوند... میدوند تا موسیقی به هم نریزد و ادامه داشتهباشد! همه برای تداوم یک آوای خوش تلاش میکنند؛ آوایی که از «کودکی» میگوید؛ از بازیهای کودکانه، از خانهی مادربزرگ و ماه خوب مدرسه... همه در این تجربهی هنری سهیم هستند!
3) تکرار از مؤلفههای هنر پرفورمنس است. تکرار در هنر پرفورمنس به صورت ناخودآگاهانه و همراه با جذبه و شور درونی ایجاد میشود و عملی از پیش برنامهریزی شده و همراه با آگاهی نیست. هنر پرفورمنس انعکاس ناخودآگاه هنرمند است که با حالت تکرار در هنرش تجلی مییابد. برای نمونه جان کیج در سال 1963 قطعهای 80ثانیهای را 840بار و به مدت 18ساعت با پیانو نواخت! (ر.ک: شاهمیری،1386 :214-215).
کودک است و احساساتش... به قول دکتر علی شریعتی، بر خلاف عقل که از تکرار گریزان است، «احساس، تکرار را دوست دارد» و «طبیعت را از تکرار ساختهاند: جامعه با تکرار، نیرومند میشود»(شریعتی،1382: 546)! کودک خردسالی که سنتور مینواخت، ناخودآگاه بخشی از قطعهی موسیقیایی خود را دوباره نواخت! کودک دیگری که به همنوازی بلز مشغول بود، یکی از ریتمهایی را که بیشتر پسندیده بود، چندباره نواخت و... نکتهی درخور توجه، زیبایی شگفتانگیزی بود که از این تکرارهای ناخودآگاه پدید میآمد! قطعات موسیقی انتخاب شده، طبیعتاً قطعات نوی نبود؛ اما آن چنان رنگ کودکانهای به خود گرفتهبود که اگر دهها بار گوش بدان میسپردی، باز، گویی موسیقیِ تازهای شنیدهای...
4) غافلگیری از دیگر ارکان مهم هنر پرفورمنس است(ر.ک: شاهمیری،1386 :216).
غافلگیری، ذات کودک است! تو را غافلگیر میکند با درکش، با دلسوزیاش برای همنوازان و همخوانان، و از همه شگفتتر: با توان شگفت انگیزش در ایجاد یک اثر هنری گروهی سترگ! کودکانی که هر کدام خانه و خانوادهای را با بینظمی خود، شور و شادی میبخشند، اکنون در یک اثر هنری، گرد هم آمدهاند و با نظمی ویژهی خویش، اثری حیرتانگیز خلق میکنند که بزرگسالان را غرقهی خویش میسازد!
آنها در این اثر هنری پرفورمنس، ما را به نگاهی تازه به زندگی دعوت میکنند؛ نگاهی که بر بنیاد آن عقلانیت، فرصت تکرار را از احساس باز نمیستاند، سنگینی جدّیت، مدارا و شفقت را لِه نمیکند و هنجارهای خشک و تعصبات بیهوده، دگراندیشان را نمیفرساید!
آنان به ما یادآور میشوند که به قواعد و هنجارهای خشک ما برای زیستن، نیازی ندارند و به یادمان میآورند جنگهایی را که تعصبات خام ما آفریدهاند! بمبها و سلاحهایی را که محصول تفکر و نگاه منظم ما هستند! خونها و اشکهایی را که جدیت عبوس ما جاری ساخته است...
هنر پرفورمنس آنها، تداعیکنندهی جهانی است که نظم زیبایش را از نبض احساس کودکانش میگیرد؛ جهانی که در آن، جنگ، قحطی و استبداد، فقط یک تماشاگر است، نشسته بر صندلیِ بیاهمیت آخر سالن در انعکاس تاریکی!
منابع:
شاهمیری، آزاده(1386)، «بررسی تطبیقی مؤلفههای مشترک میان رقص سماع و پرفورمنس آرت»، فصلنامهی هنر، شمارهی پیاپی 73، صص206ـ224.
شریعتی، علی(1382)، هبوط در کویر، چاپ نوزدهم، تهران: چاپخش.
با سپاس از همشهریان عزیزی که درتهیه تصاویر این گزارش با اسرارنامه همکاری کرده اند.
گفتنی است، نام علی صادقی منش در فهرست فرهیختگان سبزوار بزرگ که توسط اسرارنامه گردآوری می شود، درج شده است.(کلیک کنید)
برای مطالعه نوشته های بیشتر به قلم علی صادقی منش هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
نظرت را بنویس
fariba . m
جالب بود. و چقدر خوبه که این فعالیت ها گسترش پیدا کنه. ممنون
mohammad
سپاس. تحلیل گر از زاویه ای جدید به این اجرا نگریسته بود که جای تامل داشت ....
میلاد چشمی
من با کلیت نقد نوشته شده توسط دوست تئاتری مان موافقم و ربط دادن هر نظریه ای را به هر اثری بدون در نظر گرفتن خاستگاه های آن دو درست نمیدانم. خصوصا که پرفورمنس آرت یک نظریه ی سبکی است و نه نقدی. یعنی پرفورمنس آرت "پیش" از به وجود آوردن اثر در ذهن مولف نقش بازی می کند و نه "پس" از آن و در ذهن منتقد! هنرمندی که پرفورمنس آرت می آفریند از پیش برنامه ریزی هایی برای اجرای خود دارد اگرچه بداهه پردازی در این هنر نقش بسیار سازنده ای ایفا می کند.
اما گذشته از این بحث ها برای این دوست تئاتریمان به خاطر برگزیدن این زبان تند وگاه موهن آن هم بدون هیچ دلیلی عمیقا متاسفم. خصوصا که حتی شجاعت نداشته اند نام خود را در بالای متنشان درج کنند. این گونه نقد کردن بیشتر نشانه ی ضعف است تا قدرت.
دوستدار یک تاتری.خخخ
آقای چشمی شما همونی هستید Ú©Ù‡ تو اجرای رستم Ùˆ سهراب همین اشتباه آقای صادقی منش رو انجام داده بودی.اونجا با تعریÙای الان دوستان به گمونم کار آقای سیدنیا بیشتر به پرÙرمنس نزدیک بود ولی یادمه شما به اشتباه تو بروشور برنامه از کلماتی مثل تراژدی Ùˆ هامارتیا Ùˆ کاتارسیس Ú¯Ùته بودی انگار Ú©Ù‡ تاتره..شما اگه باپرÙرمنس آشنا بودی همونجا میگÙتی نه الان جملات بقیه رو تکرار Ú©Ù†ÛŒ.عجب آدمای ........... دور سیدنیا رو گرÙتن.اگرم دنبال سواد برو نیسیتید لطÙا ساکت باشید Ùˆ به مردم اطلاعات غلط ندید.سید مهدی حسینی
سلام!
بنده از مراسم عکس هایی گرفته ام, اما عکس های موجود در این سایت جزو اونها نیست.لطفا برای رفع سوء تفاهم, نام بنده رو از بین عکاسان حذف کنید.
با تشکر!
آرزو الداغی
سلام متن بسیار زیبایی بود ولی در آخرش اسم عکاسان را اشتباه نوشته بودی اولین عکس و من گرفته بودم عکس ششمم من گرفتم که خوب خیلی مهم نیس اما عکس آقای سید نیا رو آقای وفایی گرفتن که ایشون عکاس هنری هستن شاید ناراحت بشن به اسم کس دیگه عنوان شده
آرزو الداغی
سلا Ù… ممنون از توجه Ùˆ دقت شماخسروی
سلام دوستان
من نمی دونم چرا وقتی یک نظر نو و تازه مطرح میشه تا این اندازه حساسیت ایجاد میشه! خصوصا وقتی نویسنده گفته:
«ورودِ چه بسا ناخودآگاهانهی این اثر هنری از حیطهی یک کنسرت موسیقی معمولی به حیطه ی پرفورمنس آرت».
در حالی که تطبیق مؤلفه های مکاتب هنری با آثار هنری
در تمام جهان کاری مرسوم هستش و مکاتب هنری هم البته از نظرگاه های مختلفی قابل درک هستن.
به هر حال این هم یک نوع نگاه به اون کنسرت بوده...ما نمی تونیم ادعا کنیم چون این نگاه مورد پسند ما نیست غلطه!
به ویژه زمانی که طرف با ارجاع دهی دقیق داره صحبت می کنه...
فرهاد ترابی
هم نگاه آقای صادقی قابل احترام است و هم نقد پر خون و گرم یک تئاتری که کاش بیشتر در حوزه نقد هنری فعال بود.
دور از جان سیدنیای نازنین و آن خنده های منحصر بفردش ,خالق یک اثر با تولد اثر می میرد و این طفل بی مادر در ذهن و ضمیر مخاطبان نضج می گیرد و می بالد یا سر به آسمان می ساید و می شود شاهکاری ماندگار یا بعد از چند صباحی به مرض فراموشی دچار می شود و می میرد...پس هم صادقی حق دارد آن را فاخر و پرفرمنس آرت بنامد و هم تئاتری حرف او را رد کند.چقدر جای این بحث های دلچسب در فضای هنری سبزوار خالی است.....درود
مهدی پاک
من فکر میکنم اگر آقای صادقی با توجه به مدرکشون از همون دیدگاه علوم انسانی این کنسرت رو تحلیل میکردند.بهتر بود این بحثها هم پیش نمیاومد.
هادی
یعنی به نظر شما پرÙورمنس آرت ربطی به علوم انسانی نداره؟!!!!!!!!!!!!خمول خان
این همه تعصب برای چی؟
این دوست تئاتریمون بیراهم نگفته ها .
ارجاع می دم به خود متن (( پرفورمنس آرت زاییدهی عصیان و واماندگی نسلی است که پیش از منتقد، خود به هنرش شک کرد و به هدف خویش از روی آوری به هنر، منتقدانه نگریست. این هنر همچون بسیاری از جنبشهای هنری و نحلههای فکری در واکنش به بیعدالتی اجتماعی، تبعیض جنسی، نژادی، مذهبی و اعتقادی پدید آمد. هنرمندان پرفورمنس، بیاعتنا به هنجارها و اولویتهای رایج و بینیاز از پذیرفتهشدن و کسب مقبولیت، رویهای متفاوت از جریانهای هنری متداول در پیش گرفتند(ر.ک: شاهمیری،1386 :209).
بهتره یه خورده منطقی باشیم و همه چیز رو به هم ربط ندیم. زحمات رضا آقا سیدنیا سر جاش. دم کوچولوهای هنرمند هم گرم. دست مریزاد به همشون اما دیگه پرفرمنس آرت از یه خورده بیشتر گوشش بازه.
ali
یک تئاتری عزیز
انشاالله که حرفایت مانند اسمت پشت نقاب باشد بدین معنی که شخصیتت مانند حرفهایت نباشد
رضا
آقای یک تئاتری یک جوری صحبت کرده که انگار پدیدآورنده پرفورمنس آرت بوده! آقا اون چیزایی که شما از منابع معتبر آوردی وگفتی تناقضی با چیزایی که نویسنده این متن گفته نداره و علاوه بر اون نویسنده ی این متن هم ارجاع دهی به منابع معتبر داره.... اگه یه خورده با علوم انسانی آشنایی داشته باشیم می دونیم که درباره ی چارچوبای هیچ مکتب، سبک یا جنبش هنری نمیشه قطعی صحبت کرد...
یاحق!
یک تئاتری
با سلام.دوست عزیزفکر کنم کمی در تحلیلتان به اشتباه رفته اید.کاش قبل از نگارش این مرقوم در یوتیوب سرچی کرده و با اجرای پرفورمرهای معروف دنیا مثه آبراموویچ ، اولای، ویلسون از نزدیک آشنا می شدید.
در عجبم چه اهتمامیست که همه اش در پی تطبیق داشته های خودمان با کاشته های دیگرانیم.برادر جان شما را ارجاع میدهم به فرهنگ وبستر و تعریف آن از پرفرمنس آرت که آنرا شکلی از هنر که ترکیبی از عناصر تشکیل دهنده ی هنرهای گوناگون ( دقت بفرمایید) مانند نقاشی ، فیلم ، رقص ” نمایشنامه” که معمولاً با دنبال هم آوردن تصاویری که موضوعات متفاوت و غیر مرتبط دارند به صورت غیر روایی میداند. یا فرهنگ رندم هاوس که پر فرمنس آرت را ترکیبی از پیوستگی چند رسانه ای هنری گوناگون مانند نقاشی ، فیلم ، ویدیو ، موسیقی ، درام و رقص که در اجرا مدیون happening میباشند تعریف کرده است.
حال شما چه چیز در اجرای موسیقی گروه کودکان داروگدیده اید که آنرا به پرفرمنس آرت ربط داده اید هاج و واج مانده ام.بگذارید آب پاکی را بریزم و خلاصتان کنم که چگونه ره به اشتباه رفته ............................ در فرهنگ کمبریج پرفرمنس آرت را ترکیبی از عناصر تصویری ، شنیداری ، اجرایی با چاشنی فرهنگ عامه و زندگی روزمره میداند که ( دقت بفرمایید) به وسیله بدن هنرمند و ذهن وی ( آنهم در یک چهارچوب ایدئولوژیک ) ارایه میدهد و اجرای آنرا در هر زمان و مکانی مجاز دانسته و یکی از شاخه های اصلی هنر مفهومی یا کانسپتچوال آرت که از دهه شصت آغازیدن گرفته دانسته و همراه انسکلوپدیای تاتر آکسفورد آنرا نوعی اجرا که طی قراردادی نوشته و گاهاً نانوشته بازیگران همراه تماشاچیان غافلگیر شوند ، تعریف کرده است.
حال چه چیزی شما را در اجرای موسیقی گروه کودک داروک اینگونه شعف زده کرده است که قلم برداشته و از ظن خود اینگونه به بیراهه رفته اید برای من خواننده جای سئوال در معیت مکیدن انگشت شصتم را ارمغان آورده است.
کدام تحول اجتماعی جامعه سنت گرا و بدور از مدرنیته ما در اجرای فوق الذکر نمود داشت؟؟.این طفلکان معصوم کجا در اجرایشان از تغییرات جهانی قدرت ، دگرگونیهای اجرا شده و اعتراضات سیاسی دم زدند.آقای سیدنیا آیا جنابعالی در اجرای فوق الذکر دیکته وار از این کودکان خواسته اید که با این به اصطلاح پرفرمنس ( به قول نگارنده )علیه تبعیض نژادی فریاد برآرند، یا در لایه های عمیق اشعاری که اینگونه شاد بر صحنه میخوانند بدنبال جنبشهای مربوط به زنان ، مبارزات کارگری ، تغییرات مربوط به رفتار جنسی و ...بوده اید؟؟
آیا اجرای فوق را میتوان تبلور نظریه های ژاک دریدا به عنوان نشانه ای از یک تفکر سیاسی بر ضد زیبایی شناسی متداول و عامه دانست؟؟ آیا سید نیا بدنبال انتقاد از فرهنگ مادی ، عینی ، و نهادهای اجتماعی بوده است؟؟
دوست عزیز ، نگارنده محترم اگر فرض را بر قبول نظریات شما دانسته و اجرای فوق را با تمام پارادوکسهای نمایان اش پرفرمنس بدانیم پس باید پیه این را هم به تنمان بمالیم که این اثر از ریشه پد یده ای ضد هنریست زیرا ریشه های آن به تعریف همان فرهنگ معتبر کمبریج به گونه ای بنیادین به تفکر افلاطونیان مربوط میشود که ضد تاتر و ضد توهمی که اجرای آن ایجاد میکند بودند.
باید پیه آنرا به تنمان بمالیم و اجرای فوق را به قول مایکل کربای با سیرک مقایسه کنیم.چون اجرا کنندگان پرفرمنس آرت گاهاً بر این عقیده اند که قطعات اجرایی ، غیر مرتبط ، و بدون قصه های آنان هیچ حرفی برای گفتن ندارد و صرف جذاب بودن فرم آنها در جرگه این هنر متاخر قرار میگرند.یا شاید باید پیه این را به تنمان بمالیم که همانگونه که در چند سطر قبل گفتم این اجرانماینده و بازگو کننده تفکر و معضلات زمانه ای که در آن قرار گرفته ایم میباشد.
در هر صورت باید آفرین گفت به سیدنیای عزیز که از دل اجرایی اینچنین ندانسته مانند اجرای رستم و سهرابش مخاطب را به درک والا و بالایی از مفاهیم و مضامین امروزی رسانده است و باید مرحبایی بگویم به ذهن محلل و پردازشگر نویسنده سطور بالا که اینگونه از هیچ همه چیز آفریده است و از هنرمند و ذهن کنجکاو و خلاق او چنین پیشی گرفته است.
در پایان باز هم متذکر میشوم که از سایت اسم و رسم داری مثل اسرار نامه بیشتر از این انتظار میرودکه صرفاً به خاطر سیاه نمودن چند ستون بیشتر اینگونه به خبط به ارائه تحلیل های اشتباه، برداشت های غلط و خبر های کذب و بی منبع ( تاکید میشود ، گاهاً)روی آورد.حداقل کاری که گردانندگان فهیم این زرین نامه میتوانند در این اوقات انجام دهند کمک گرفتن از اهالی فن و متخصصین امر میباشد.بر مدار حق باشید
zahra
سپاس استاد. بسیار عالی. لذت بردم از تحلیل و از قلم تان. درود بر شما