کدام شهرها را با کدام شهرها مقایسه کنیم؟ چرا مقایسه عملکرد نمایندگان سبزوار با شاهرود صحیح نیست؟
به طور مثال شهرستان های نزدیک مشهد به واسطه برخورداری این کلانشهر از برخی امتیازات وامکانات مهم، همواره تحت الشعاع آن قرار می گیرند و نمی توانند خود به طور مستقل چنین امکاناتی را داشته باشند و باید در این گونه زمنیه ها همیشه وابسته به کلانشهر مادر باشند. مثلا وقتی مشهد دارای فرودگاه بین المللی است طبق استانداردهای جهانی تا شعاع چندین کیلومتری این شهر مجوز احداث فرودگاه جدید داده نمی شود واگر هم احیاناً چنین مجوزی صادر شود، فرودگاهی که در فاصله اندک از فرودگاه بین المللی مشهد احداث شود، هرگز بازار مناسبی پیدا نخواهد کرد.
همچنین هویت شهرهای نزدیک به کلانشهرها، حتی اگرخود دارای تاریخ دیرینه کارکردهای مستقلی در گذشته باشند، به تدریج زیر سایه شهر مادر قرار خواهد گرفت و شهرهای کوچک تر همجوار به شکل شهرک یا شهرهای اقماری برای یک شهر بزرگتر در می آیند. این مورد را می توان حتی در رفت و آمد تورهای گردشگری و یا مقامات وشخصیت های سیاسی و اداری و اقتصادی نیز مشاهده کرد که باز هم به طور مثال وقتی به کلانشهر مشهد سفر می کنند، بسیاری از مواقع درحاشیه این سفر به شهرهای اطراف یا به عبارتی دیگر به شهرهای اقماری نزدیک مشهد نیز سری می زنند و برای پیدا کردن زمینه های همکاری بیشتر، بازدیدی انجام می دهند.
این موضوع بیشتر از همه در هنگام انجام تقسیمات کشوری آسیب خود را نشان خواهد داد زیرا درتقسیمات کشوری اصل بر تمرکززدایی و توجه به مناطق محروم دورتر از پایتخت ومراکز بزرگ استان های فعلی است. بنابراین در چنین شرایطی است که مثلا در سال های ابتدایی دهه 1380 شهرهایی نظیر بجنورد و بیرجند علی رغم جمعیت و امکانات بسیار کمتر دانشگاهی یا صنعتی زودتر از نیشابور و سبزوار استان می شوند و برعکس کلانشهر بزرگی نظیر کرج که سال هاست به لحاظ میزان جمعیت، چهارمین شهر پرجمعیت کشور محسوب می شود، امابه دلیل نزدیکی به تهران تا سال 89 نتوانسته بود به مرکزیت استان برسد و در این زمینه از قزوین ، زنجان ، اراک ، بیرجند ، سمنان، بجنورد، گرگان و ... عقب افتاد در حالی که همه این شهرها هم از لحاظ توسعه یافتگی و هم از لحاظ جمعیت با فاصله چشمگیری پایین تر از کرج قرار داشته و دارند.
بنابراین عوامل جغرافیایی و یا عوامل سیاسی و اداری همواره نقش مهمی در برخورداری از برخی امکانات و یا محرومیت از امکاناتی دیگر دارند و در چنین شرایطی مقایسه عملکرد مردم یا مسئولان شهرهایی که چنین تفاوت های فاحشی با یکدیگر دارند، بدون لحاظ کردن عوامل تفاوت، مقایسه ای ناعادلانه و غیر سازنده خواهد بود که البته کسانی که نیت های سیاسی وغرض ورزی های شخصی خود را دارند، از این جور مقایسه ها همواره استفاده می کنند تا عملکرد برخی افراد را بکوبند و در مقاطع مهمی نظیر ایام انتخابات، بهره برداری های شخصی خود را از انجام این گونه مقایسه های نابرابر داشته باشند.
البته گفتن این موارد بدان معنا نیست که به نمایندگان، مسئولان و مردم برخی شهرها اجازه کم کاری کردن و توجیه ضعف های عملکرد خود در بعضی زمینه ها را بدهیم، بلکه فقط بدان معناست که در هر شهر و منطقه ای باید با شناخت تمام عوامل مهم و تاثیرگذار درونی و بیرونی نقشه راه مناسب و منحصر به فرد همان شهر را برای توسعه ، ترسیم کنند. لذا اگر دوری از مرکز استان باعث شده است سرمایه گذاری های صنعتی کمتری در نواحی غربی یاجنوبی خراسان رضوی صورت بگیرد، در عین حال باید به کشف فرصت هایی پرداخته شود که این دوری از مرکز استان و دیگر کلانشهرهای کشور ممکن است برای منطقه ایجاد کرده باشد.
به طور مثال شهرهای بزرگ یا متوسط موجود در نواحی غربی و جنوبی خراسان رضوی می توانند با ایجاد ساختارهایی نظیر ادارات کل، مراکز نظامی، شبکه های هدفمند حمل و نقل زمینی، ریلی، هوایی، دانشگاه ها و مراکز علمی متعدد، هتل ها و مراکز اقامتی و رفاهی برای گردشگران، بازارهای اقتصادی مستقل و پویا و ... در جامعه هدفی که درجایی دور از دسترس مرکز استان برای خود تعریف کرده اند، قطب های مستقل اداری و سیاسی، مواصلاتی، تجاری ، دانشگاهی و گردشگری و البته صنعتی ، بانکی، ورزشی و ... باشند.
همان موقعیتی که باعث شده بود بیرجند به عنوان شهر کوچکی با جمعیتی کمتر از 200 هزارنفر در یک ناحیه دور از پایتخت و دیگر کلانشهر های کشور به خوبی در میان شهرهای کوچک عمدتاً کمتر از 100هزارنفری اطرافش حتی قبل از ارتقاء به مرکزیت استان خراسان جنوبی، به عنوان شهر مرکزی و عمده منطقه خود در بسیاری ازامور تبدیل شود درحالی که شهرهایی نظیر اسلامشهر، قرچک، رباط کریم، قدس، ملارد و ... درنزدیکی تهران یا برخی شهرهای اطراف کلانشهرهای مشهد، اصفهان و شیراز با جمعیت های بالای 200 تا 500 هزارنفری هرگز موقعیت مرکزیت ونقطه اتکای به معنای واقعی را برای مناطق اطراف خود نداشته و ندارند زیرا خود طفیلی شهرهای بزرگتری درهمان نزدیکی هستند.
اینک پس از بیان این تحلیل، بد نیست نگاهی داشته باشیم به مقایسه ای که اخیرا یکی ازمخاطبان گرامی اسرارنامه بین عملکرد نمایندگان سبزوار با نماینده شاهرود در بخش نظرات یکی ازمطالب همین مجله انجام داده است والبته پاسخ جالب توجهی نیز ازسوی یک مخاطب گرامی دیگر دریافت کرده است.
چند روز قبل در تاریخ 24 شهریور ماه اسرارنامه مطلبی را به نقل از خبرگزاری تسنیم منتشر کرد که درواقع مروی اجمالی بر عملکرد 8 ساله محمدرضا محسنی ثانی یکی از نمایندگان سبزواردر مجلس بود که در آن مطلب هم به جنبه های مثبت و هم به جنبه های منفی عملکرد وی پرداخته شده بود.(برای مطالعه آن مطلب هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
فردای آن روز نظردهنده ارجمندی بدون ذکر نام خود در بخش نظرات آن مطلب، نظری به شرح زیر را ارسال کرد:
سلام
- به نظر شما فرق نماينده شاهرود با نمايندگان سبزوار چيست؟
نيروگاه سيکل ترکيبي شاهرود جرو طرح هاي مهر ماندگار در دولت قبلي بود و سال 91 با حضور رئيس جمهور افتتاح شد. اما نيروگاه سبزوار 8 سال است که هيچ کاري نشده است. سه بار کلنگ زني کرديم اما هنوز فقط يک تابلو زنگ زده دارد. طرح نيروگاه سبزوار قبل از شاهرود بود اما آنها نيروگاه شان را سه سال پيش افتتاح کردند و ما هنوز دنبال اين هستيم که ال سي باز کنيم. خنده دار نيست.
ما هي به دانشگاه هاي مان پز مي دهيم اما نمي دانيم که دانشگاه همين شاهرود دو برابر دانشگاه حکيم سبزواري است. دانشگاه شاهرود بيش از 15 هزار دانشجو دارد (برويد توي سايت دانشگاه شاهرود و ببينيد). ما نمي دانيم که دانشگاه آزاد شاهرود هم بسيار بزرگتر از دانشگاه آزاد سبزوار است. دانشگاه ازاد سبزوار که جزو اولين دانشگاه هاي استان بوده بعد 30 سال هنوز تنها 4 رشته دکتري دارد. ما اين ها را نمي دانيم که هي پز مي دهيم.
ما به دانشگاه هاي شهرستان پز مي دهيم اما نمي دانيم که سطح علمي دانشگاه هاي شاهرود بسيار بالاتر از دانشگاه هاي ماست. برويد توي سايت دانشگاه شاهرود و مراکز علمي و پژوهشي و مراکز رشد آن را ببينيد. ما سرمان را زير برف کرديم و به يک رقابت کاذب و مسخره با شهر شرقي خود دلمان را خوش کرديم و از اطراف مان خبر نداريم. ما چون اينها را نمي دانيم پز مي دهيم. اين ها فقط چند دو سه نمونه بود تا تلنگري باشد براي خودمان و مسئولان مان. اين ها در حالي است که شاهرود شايد نصف سبزوار باشد و فقط يک نماينده دارد. حال دوباره مي پرسيم: فرق نماينده شاهرود با نمايندگان سبزوار چيست آنها اين همه جلو رفته اند و سبزوار اين قدر عقب مانده است؟ پاسخ اين سوال را بايد نمايندگان محترم بدهند چون با نماينده شاهرود در مجلس همکار هستند؟
* * *
یک روز بعد از ارسال این نظر انتقادی، نظردهنده دیگری با نام واقع نگری چنین پاسخی به نظردهنده اول داد:
* * *
واقع نگری:
برادر / خواهر گرامی
سلام خدمت شما
برای اینکه مقایسه شما کامل تر و منصفانه تر شود، چه طور است بیاییم به جای مقایسه فقط نمایندگان سبزوار با نماینده شاهرود ، یک مقدار افق دیدمان را وسیعتر کنیم و کلا استان سمنان را با استان خراسان رضوی مقایسه کنیم.
1- آیا می دانید استان سمنان استان کم جمعیتی با حدود 700 هزارنفر جمعیت و 8 شهرستان است؟ اما استان خراسان رضوی استان پرجمعیتی با حدود 6 میلیون نفر جمعیت و 30 شهرستان است. این یعنی میزان رقابت و درگیری بین شهرستان های استان خراسان رضوی برای گرفتن بودجه و امکانات حدودا 7 برابر بیشتر از سمنان است در حالی که هر دو استان با این همه تفاوت در جمعیت و تعداد شهرستان و ... فقط یک استانداری و یک استان و از هر اداره کلی فقط یک مورد دارند؟
2- آیا می دانستید در استان سمنان برخلاف معمول شهر مرکز استان پرجمعیت ترین و بزرگترین شهر آن استان نیست. بلکه شهرستان شاهرود پرجمعیت ترین شهر استان است و از همین بابت همیشه زبان ادعای شاهرودی ها حتی بر سر سمنانی ها هم دراز است اما در استان خراسان رضوی شهر مشهد یکی از کلانشهرهای کشور است که خواه نا خواه همه انتظار دارند بیشتر امکانات به مشهد اختصاص داده شود به خصوص که حرم مطهری رضوی هم آنجاست و همه ساله سیل زائران روانه آن شهر می شوند.
3- آیا می دانستید بعضی از ادارات کل استان سمنان از سال ها قبل در شهرستان شاهرود واقع شده اند نظیر اداره کل راه و ترابری و تبلیغات اسلامی که حتی بعداز ادغام دو وزارتخانه مسکن و راه که وزارتخانه جدید راه و شهرسازی ایجاد شد، در استان سمنان به خاطر پرهیز از اختلاف بین سمنان و شاهرود هنوز این دو ا داره کل ادغام نشده اند درست برخلاف استان خراسان رضوی که همه امکانات و ادارات کل به صورت متمرکز در مشهد استقرار یافته اند. این موضوع یعنی خود به خود شهرستان شاهرود از بعضی جنبه ها مرکزیت استان سمنان را دارد.
4- آیا می دانستید استان سمنان با این همه کم جمعیتی تا کنون 2 نفر از رئسای جمهور کشور را در خود پرورش داده است. محمود احمدی نژادو حسن روحانی هر دو از استان سمنان هستند و همین باعث رسیدگی های بیشتر به این استان کویری کشور شده است
5- آیا می دانستید تعداد نمایندگان شهرستان شاهرود در مجلس با تعداد نمایندگان شهرستان سمنان به عنون مرکز استان سمنان برابر است و هر دو شهرستان یک نماینده دارند؟ درست برخلاف خراسان رضوی که کلانشهر مشهد دارای 5 نماینده و شهرهایی نظیر سبزوار و نیشابور دارای 2 نماینده در مجلس هستند که از نصف هم کمتر است
درنتیجه با در نظر گرفتن همه این تفاوت ها که بین استان سمنان و خراسان رضوی وجود دارد و به خصوص موقعیت ممنازی که شهرستان شاهرود داشته است انجام مقایسه بین عملکرد نمایندگان دو شهر سبزوار و شاهرود اصلا صحیح نیست و یک مقایسه نابرابر و غیرمنصفانه محسوب می شود.
منبع: بخش نظرات اسرارنامه
* * *
با توجه به همه آنچه گفته شد، باید ازخود بپرسیم، آیا انجام مقایسه بین عملکرد مردم و مسئولان در شهرستان های سبزوار و شاهرود صحیح است؟
اگر صحیح است، در چه زمینه هایی و تا چه اندازه؟
سبزوار را دیگر با چه شهرهایی می توان مقایسه کرد و هر یک در چه زمینه هایی امکان مقایسه را دارند؟
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید: