تا مبادا تیتری عوض شود یا خدایی نکرده دل مسئولی برنجد

روزی روزگاری، خبرنگاری...

مهدیه عابدی / مجله اینترنتی اسرارنامه
 
حکایت حرفه خبرنگاری مثل بند بازی است که هر لحظه باید حواسش حسابی جمع باشد که پایش را در کجا می گذارد تا نلغزد و سقوط نکند، یا حکایت آن آدم شجاع هایی که پنجره های طبقه هفتصدم یک برج را حسابی می سابند تا برق بزند. همین قدر دقیق، همین قدر با دل و جرات.
 
خواستم از آدم هایی بنویسم که دلشان همیشه مثل سیر و سرکه می جوشد و آن خودکار و دفترهای مخصوصشان از دست نمی افتد و حواسشان هست که مبادا از خبری، حرفی، حدیثی، سخنی جا بمانند و یا به قولی خبر بسوزد و کلمه ای، واژه ای و یا حتی ویرگولی جای خودش نباشد.
 
 خواستم از این همکار کار بلد و دقیقمان بنویسم که اگر یادت برود جلوی نقل قولی دو تا نقطه بگذاری حسابی به هم می ریزد که دقیق کار کن، کار خبر که شوخی بردار نیست!
 
از سختی های ویرایش و تنظیم خبر که بگذریم می رسیم به سبزوار و خبر گزاری هایش و این مسئول های همیشه در صحنه اش با سرعت فوق بالای پاسخگویی با خبرنگاران، البته نباید از حق بگذریم که در این چند روز کلی سنگ تمام گذاشتند و برنامه های گرامیداشت روز خبرنگار را به بهترین شکل ممکن و با دادن هدایای نفیس به رخ همه کشیدند.
 
البته دوستان و همکاران خبرنگار نباید هم از این مسئله گلایه ای داشته باشند چون نیت آدم ها توجیه برعمل آن هاست و هر چه از دوست رسد نیکوست و البته بیش از آنکه به فکر مراسم ها و تقدیر و تشکر باشند در پی این هستند که دقت و صحت انتقال خبر را بیشتر کنند تا مبادا تیتری عوض شود یا خدایی نکرده دل مسئولی برنجد که این چه اوضاعی ست، به فکر حاشیه سازی نباشید و حواستان به کار خودتان باشد که مبادا از جلسه پرتتان کنیم بیرون یا موجبات شکایت ما از خودتان را فراهم بیاورید... !
 
در این چند روز که البته هوای خودمان و خبرهایمان را بیشتر داشتید و احوالاتمان را در این روز های پر فراز و نشیب در نظر گرفتید و موجبات سپاس گذاری از این طریق را به جا آوردید، باشد که قشر خبرنگار هم دعا گو و خیر خواه شما عزیزان باشد که نه فقط در روز خبرنگار که در 364 روز دیگر سال هم برایمان سنگ تمام می گذارید و هر کجا که لازم بود سخنی بگویید و بشنویم اولین حلقه ارتباطی بین خودتان و مردم را دعوت می کنید به انتقال خبر و گپ و گفت صمیمانه، و قرار نیست صحبتی از گاه و بیگاه درخواست از یک مسئول یا مسئولان برای پاسخگو بودن و عدم توجه از آن طرف ماجرا باشیم.
 
آنقدر که خبرنگار کم توقع است و انتظارش در همین حد که هیچ خبری روی زمین نماند و مردم در جریان همه کار ها و برنامه ها باشند، آنقدر قانع که فقط شما زبان گویا هستید و ما گوش شنوا. البته بد نیست هرزگاهی جای ما و شما عوض شود، شما بشوید گوش شنوا و پای درد دل مردم و اندکی صبر سحر نزدیک است.
 
خون همیشه جریان ساز است، خوب یا بدش را نمی دانم، یعنی قرار نیست از جریان سازی خوب و بد بنویسم و بگویم فقط می دانم که خون شهید "محمود صارمی" از نوع جریان سازی های خوب است که نامش بر قلم عده ای حک شده و جان گرفته است که جلو دار عرصه فرهنگ این کشور هستند و حرفه خبرنگاری را نه با زر و قدرت که با عشق و اعتقاد انتخاب کرده اند و خود را با مردم و از مردم می بینند.
 
 17 مرداد روز جریان سازی خون بر قلم مبارک
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما