کاهش ظرافت استدلال و هوش و فهم با عصبانیت

خشم دشمن خطرناک بشر

مائده رضوی / تخلیص/مجله اینترنتی اسرارنامه
 
در این جهان دشمنان بسیاری ما را احاطه کرده اند. بعضی از آن ها دشمنان خارجی هستند و بعضی دیگر دشمنان درونی به شمار می آیند که به مراتب خطرناک ترند. در این میان بزرگترین دشمن درونی خشم و عصبانیت است که می تواند در هر لحظه به ما حمله کند و عقل را کاملا زایل کند.
 
هر کسی می تواند عصبی شود، کار آسانی است. اما عصبانی شدن با فرد درست و به درجه و مقدار درست، در زمان مناسب و برای هدف مشخص و از راه درست به هیچ وجه در توان هر کسی نیست و کار آسانی به شمار نمی آید.
 
آریستوتل
 
موقعیت های بسیاری وجود دارد که خشم را برمی انگیزد. دلایل عصبانیت بسیار متغیر است و می توان آنها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: دلایل آنی و آشکار؛ که موقعیت های خاصی هستند که ممکن است مستقیما عامل بروز عصبانیت در فرد باشند، همچون، زمانی که شخصی در مقابل اجرای خواسته ها و هدف های فرد مانع ایجاد می کند، زمانی که اشخاص حاضر در زندگی روزمره برای آسایش و نیاز دیگران ارزشی قائل نباشند، وقتی مانعی طبیعی یا ساخته دست بشر در مسیر فرد ایجاد می شود که هیچ کس مسئولیت آن را به عهده نمی گیرد. در چنین موقعیت هایی فرد خشمگین می شود.
 
علاوه بر دلایل مستقیم و آشکار، دلایل پیچیده و دور از ذهن نیز وجود دارد که مستقیما باعث بروز عصبانیت نمی شوند، اما حساسیت فرد را برای عصبانی شدن افزایش می دهد. دلایل دور از ذهن ممکن است سرتاسر طیف زندگی فرد را در بر بگیرد. به عنوان مثال، آنچه می خورد، چه وقت می خوابد، چه می خواند و حتی زندگی جنسی فرد می تواند دقیقا بر میزان تند مزاجی او اثر بگذارد. در حقیقت هر چیزی که نیروی زیستی بدن را کاهش دهد باعث بروز خشم و غضب می شود. به همین دلیل است که افراد ضعیف به سادگی خشمگین می شوند.
 
به خاطر داشته باشیم که تمام دلایل متعدد عصبانیت، ریشه ای مشترک دارند و آن، عدم اقتدار ذهنی است. افرادی که ذهن قوی ندارند وقتی در موقعیت های عصبانی کننده قرار بگیرند، به راحتی خشمگین می شوند، در حالی که فرد دارای ذهن قوی تحت چنین شرایطی نیز، آرامش خود را حفظ می کند. به طور دقیق تر می توان چنین توضیح داد که ذهن برتر(عقل و هوش)، کنترل خویش را بر قسمت پست تر ذهن از دست می دهد و قسمت پست تر ذهن بدون فهم و درک و دلیل واکنش نشان می دهد؛ درست شبیه به حیوانات که واکنش آن ها فقط از طریق قوه ی محرک آنی و جنبش و عادات و احساسات هیجان آمیز و غریزه است. 
 
در مکتب یوگا، عصبانیت در شخص با افزایش راجا-گونا (چیزهای محرک) ارتباط دارد. هر عاملی که راجا-گونا را افزایش دهد، به افزایش تند مزاجی منجر می شود. به عنوان مثال، خوراکی های خاصی مانند چای و قهوه، غذاهای تند و انواع سرخ کرده، نمک، شکر و همچنین سیگار و تنباکو راجا-گونا را در فرد افزایش می دهد. افرادی که عادت به صحبت کردن و بحث زیاد دارند به راحتی به اعصاب خویش آسیب وارد می کنند.
 
وقتی تسلط و قدرت کافی ذهنی کسب کردید و بر عصبانیت فائق آمدید، بدین معنا نیست که مانند سنگ شده اید و هیچ احساسی نخواهید داشت، بلکه افکارتان با هر عامل محرکه آنی بوسیله  احساس هیجانی، از راه به در نمی شود و مطابق با افکار مستدل ذهن برتر تحت تاثیر قرار می گیرد و رفتار خواهد کرد.
 
پیامدهای عصبانیت در جسم، فکر و رفتار طوری بروز پیدا می کند که، وقتی کسی عصبانی می شود، سازو کار تولید استرس در بدن او فعال می شود که تغییرات بیولوژیکی بسیاری در او به دنبال خواهد داشت. این پاسخ جنگ و گریز نامیده می شود که با فعالیت یک بخش داخلی مستقل سلسله اعصاب که اعصاب سمپاتیک نامیده می شوند، و طور موقتی تغییراتی را در بدن به وجود می آورد، از جمله؛ غده آدرنال، هورمونی به نام آدرنالین تولید می کند که به فراهم کردن انرژی آنی در بدن کمک می کند. تنفس تندتر می شود تا اکسیژن بیشتری به بدن برسد. میزان ضربان قلب و  فشار خون افزایش می یابد. عمل هضم غذا به منظور تامین انرژی متوقف می شود. تعریق زیاد شده، دهان خشک می شود و فعالیت دستگاه ایمنی بدن در این هنگام کاهش می یابد. بنابراین زمانی که عصبانی می شوید، مقدار زیادی انرژی در بدنتان تولید می شود که به دلیل بسیج و تجهیز این انرژی، فرد عصبانی می تواند کارهای خارق العاده ای انجام دهد. برای مثال می تواند مرتکب قتل شود، از ارتفاع بپرد و کارهایی که مستلزم انرژی جسمانی فراوان است از او سر بزند.
 
عصبانیت عملکرد طبیعی بدن را مختل می کند و سبب فعالیت بیش از اندازه و بیش از ظرفیت بعضی از دستگاه های بدن همچون، قلب یا غدد کلیوی می شود. عصبانیت مکرر منجر به بیماری هایی از قبیل، میگرن، اختلال در هضم غذا، افزایش سطح کلسترول، دیابت، آرتریت و رماتیسم و همچنین ضعیف شدن دستگاه ایمنی می شود.
 
در تمام مدتی که عصبانیت در رفتار مشاهده می شود، ظرافت استدلال و هوش و فهم را کاهش می دهد. این تاثیر منفی به طور پیوسته دریاچه وسیع ضمیر ناخودآگاه را متلاطم و آلوده می کند که به تحریک کلی و ناآرامی ذهنی منجر می شود و بدین طریق، عصبانیت موجب افزایش عصبانیت می شود.
 
برگرفته از کتاب؛ کنترل عصبانیت دشمن خطرناک، نوشته م.ک. گوپتا ، ترجمه ماندانا دانش
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما