نگاهی به جنگل های دست کاشت تاغ از گذشته تا به امروز در ایران و سبزوار

جنگل های تاغ سبزوار ارمغانی برای ایران در پروژه تثبیت شن

سمیرا واعظی نژاد / مجله اینترنتی اسرارنامه
 
اگر بخواهیم شهر سبزوار را با یکی از نمادهای برجسته تاریخی، فرهنگی و یا طبیعی آن به دیگران معرفی کنیم، خوشبختانه موارد زیادی هست که می تواند معرف این شهر دیرینه و پر افتخار باشد. از جمله حرکت ها و جنبش های عظیم تاریخی و نیز ویژگی های فرهنگی، علمی و مشاهیر برجسته قدیم و جدید این شهر هر یک به تنهایی نمادهای مهمی برای معرفی بزرگترین شهر نیمه غربی خراسان رضوی هستند. اما شاید کمتر کسی بداند که سبزوار در نیم قرن اخیر به قطب پیشگام و مرکز اصلی پرورش، رشد و توزیع گونه گیاهی تاغ در کشور تبدیل شده است و حرکتی که برای اولین بار در سال 1341 از بیابان های جنوب این شهر آغاز شد، به مرور آنقدر گسترش یافت که به ایجاد کمربندهای سبز در بیشتر مناطق کویر مرکزی ایران انجامید و حتی در روزگاری که تاغزارهای سبزوار در اوج خود بودند، نهال تاغ از ایستگاه تحقیقات کشاورزی این شهر به دیگر مناطق کشور فرستاده می شد. 
 
اما مسئولان حوزه منابع طبیعی سبزوار و استان خراسان رضوی در سالهای اخیر، میراث داران خوبی برای این سرمایه طبیعی و مفید مردم دیار سربداران نبوده اند، به طوریکه اکنون بخش زیادی از تاغزارهایی که رشدشان سالها به طول انجامیده بود، تخریب شده و بخش های باقی مانده نیز در اثر عدم انجام تدابیر لازم، در مسیر تخریب و ویرانی است.
 
از آنجایی که وجود تاغزارها برای تثبیت شن های روان و جلوگیری از پیشروی کویر و مهار طوفان های شن بسیار حائز اهمیت هستند، تخریب تاغزارها می تواند خطری جدی برای اکوسیستم منطقه باشد و از همین رو خبرنگار اسرارنامه به گفتگویی با مهندس هادی کراچی استاد گروه محیط زیست دانشگاه حکیم سبزواری پرداخته تا پیشینه ایجاد جنگل های تاغ در سبزوار و فواید،  ضرورت ها و چالش های سر راه حفظ و نگهداری آن ها را مورد بررسی قرار دهد. در ادامه متن کامل این گفتگو را مطالعه می کنید:
 
 
آغاز فعالیت های تثبیت شن در ایران
 
درمورد سابقه فعالیت های  تثبیت شن گفته می شود که در سال  1338 دراطراف شهر اهواز به ویژه خطوط انتقال نفت، طوفان های شن بسیار آزار دهنده ای وجود داشته و این موضوع دولت وقت را به این فکر می اندازد که به صورت جدی با این مشکل و معضل محیطی برخورد کند، لذا در اطراف شهر اهواز یک قطعه ی 18 هکتاری را مالچ پاشی می کنند و همچنین یک قطعه کوچک دارای تپه های شنی فعال را نیز با استفاده از کاشت گیاهان بومی کویر خنثی می کنند که این فعالیت ها همگی موفقیت آمیز بوده اند.
 
سبزوار بحرانی ترین منطقه در ارتباط با طوفان های شنی
 
پس از انجام آزمایشات کوتاه و مختصر و البته موفقیت آمیز بودن پروژه های اهواز و همچنین به دلیل مشکلاتی که کشاورزی ایران در آن دوران از ناحیه طوفان های شن داشته است، دولت تصمیم می گیرد با کمک سازمان فائو، حادترین و بحرانی ترین منطقه کشور در زمینه طوفان های شن را شناسایی کرده و کار را ابتدا از آن منطقه شروع کند. 
 
قابل توجه است که در آن زمان شهرستان سبزوار و روستاهای اطرافش به دلیل شرایط وخیمی که داشته اند، اولین کاندیدا برای مبارزه با هجوم شن های روان شناخته می شوند لذا تمام تحقیقات مرتبط با تثبیت شن در بیابان های اطراف سبزوار متمرکز می شود.
 
سبزوار از جمله شهر هایی است که در حاشیه مناطق خشک و نیمه خشک ایران قرار دارد که میانگین بارندگی سالانه آن حدود 163 میلی متر اعلام شده است. البته این رقم مربوط به سال هایی است که اوضاع اقلیم و بارندگی ها نرمال باشد ولی ما در سنوات گذشته بارندگی های بسیار کمتری مثلا زیر 100 میلی متر و حتی حدود 70و 75 میلی متر را نیز داشته ایم. نوع، پراکنش و توزیع زمانی این بارندگی ها نیز از گذشته تا به امروز تغییرات بسیاری داشته که این تغییرات تاثیر فاحشی بر طبیعت این منطقه به ویژه در چند سال اخیر به جا گذاشته است.
 
اغلب مردمی که شهر سبزوار را ندیده اند تصورشان بر این است که با یک منطقه سرسبز و خوش آب و هوا مواجه می شوند اما واقعیت متفاوت است. البته درگذشته های  نه چندان دور این شهر و پیرامونش شرایط آب و هوایی خوبی داشته و به طور طبیعی دارای لکه هایی از جنگل های تاغ بوده است. به عنوان مثال در سفرنامه ناصر خسرو اشاره می شود که وقتی کاروانشان از سمت جنوب به شهر بیهق (سبزوار فعلی) نزدیک شد، چند روزی را در لا به لای جنگل های تاغ حرکت کرده اند که شاخ و برگ و تاج درخت های آن طوری به هم گره خورده که بر سر کاروان سایه می انداخته است و سپس به سبزوار رسیدند. این تصور با آنچه  امروز در  طبیعت و سیمای این شهرستان می بینیم تفاوت های فاحشی دارد. 
 
سبزوار اولین ایستگاه تثبیت شن در ایران 
 
تیم پژوهشی تشکیل شده بر اساس بررسی ها انجام گرفته به این نتیجه می رسند که از روش بیولوژک برای تثبیت شن های روان استفاده کنند. یعنی برای این منظور از گیاهانی بهره ببرند که سازگار با کویر بوده و بتواند با اشعه شدید خورشید و بارندگی های بسیار کم دوام بیاورند. این گیاهان با توسعه ی سیستم ریشه هایشان می توانند خاک منطقه را تثبیت کنند.
 
بعد از بررسی های مختلف، یک قطعه زمین 40 هکتاری در نزدیکی روستای حارث آباد در جنوب شهر سبزوار انتخاب شده و تپه های شنی آن زیر کاشت نهال های تاغ می رود. اما این پروژه چندین بار با شکست مواجه می شود زیرا کمی بعد از انجام نهال کاری، طوفان های شدید شن به راه می افتاده و باعث خالی شدن ذرات خاک اطراف نهال ها  شده و در نتیجه ریشه گیاه درمعرض هوا قرار گرفته و خشک می شده است. 
 
سپس تیم تحقیقاتی برای حل این مشکل، تپه های شنی را به سطوح شطرنجی مربع شکل و کوچک تقسیم می کنند. در مرحله بعدی مردم را بسیج کرده و با جمع آوری خس و خاشاک موجود در کویر اضلاع این سطوح مشبک را حفاظ بندی کرده و آن ها را داخل شن ها فرو می کنند و سرانجام در مرکز این مربع های بوجود آمده که اضلاعش با خس و خاشاک و بقایای گیاهان خشک شده مانند دیوار حائلی نیم متری بالا آمده است، یک نهال تاغ می کارند و بدین روش نهال های تاغ می توانند در برابر طوفان دوام بیاورند و داخل تپه های شنی مستقر شوند.
 
پروژه تثبیت شن های روان با استفاده از کاشت گیاهان بومی که در حدود سال 41 در  قطعه ای 40 هکتاری در جنوب سبزوار و در نزدیکی روستای حارث آباد صورت گرفت، با موفقیت مواجه شد و این امر دولت را ترغیب کرد تا این کمربند سبز را در اطراف شهرستان توسعه دهد. بدین ترتیب این پروژه برای اولین بار در ایران و در نواحی گسترده ای از جنوب سبزوار متولد شده و سبزوار به عنوان اولین ایستگاه تثبیت شن در ایران معرفی می شود.
 
سطح جنگل های مصنوعی اطراف شهرستان به صورت یک قوس هلالی شکل از غرب به جنوب غرب و از جنوب به شرق سبزوار را در برمی گیرد. 
 
اگر از روستای حارث آباد به سمت روستای فسنقر، کلاته میر علی تا صبری رفته باشید، فاصله ای حدودا 90 کیلومتری در جنوب و جنوب غرب سبزوار را می بینید که قبلا جزو نواحی بحران خیز طوفان های شن بوده، اما با اقدام به جنگل کاری این بحران مهار شده است.
 
پروژه کمربند سبز حاشیه کویرهای داخلی ایران/ شروع نهضتی در خصوص مبارزه با پیشروی بیابان
 
پس از انجام موفقیت آمیز پروژه تثبیت شن در قطعه ی 40 هکتاری جنوب سبزوار، هر جای دیگری در اطراف این شهر که کانون مستعد طوفان شن و خاک بوده، شناسایی و به همین روش مهار می گردد و بدین ترتیب در آن زمان وسعتی حدود 120 هزار هکتار از نواحی غرب، جنوب و شرق سبزوار تحت پوشش جنگل های تاغ قرار می گیرند. 
 
این پروژه بزرگ و موفقیت آمیز در سبزوار به صورت نهضتی در ایران ادامه پیدا می کند و پس از آن دولت کلیه نواحی مستعد طوفان های شن و گرد و غبار در کشور را شناسایی کرده و این الگو را در نواحی دیگر نیز توسعه می دهد و در این فرآیند بذرهای مورد نیازشان را از جنگل های تاغی که در سبزوار ایجاد شده تأمین  و به تمام شهرهای ایران صادر می کرده اند. بدین ترتیب پروژه ایجاد کمربند سبز حاشیه کویر های داخلی ایران از سبزوار شروع می شود و دولت در طول چند دهه اقدام به جنگل کاری در نواحی گسترده ای از فلات مرکزی ایران می کند و بدین ترتیب موفق می شود از هجوم  و پیشروی کویر جلوگیری کند و ما امروز لکه های گسترده ی سبز یا همان جنگل های دست کاشت تاغ را در اکثر استان هایی که در حواشی کویر مرکزی ایران قرار گرفته اند مشاهده می کنیم. 
 
براساس آماری که سازمان جنگل ها و مراتع کشور منتشر کرده است سطح جنگل های دست کاشت تاغ در ایران به حدود دو میلیون هکتار نیز رسیده است که این می تواند باعث غرور و خوشحالی سبزواری ها باشد که نقطه آغازین این طرح عظیم ملی بوده اند.
 
سبزوار مرکز تولید بذر تاغ در ایران
 
در ابتدای پروژه تثبت شن های روان بذرهای تاغ را از کشور ترکمنستان (بخشی از شوروی قدیم ) به سبزوار می آوردند و در خزانه و نهالستان تبدیل به نهال کرده و در عرصه می کاشتند. گفته می شود در زمان گشت زنی هواپیماهای سبک درکویر اطراف سبزوار به لکه هایی از جنگل های طبیعی و خودرو تاغ برخورد می کنند که برایشان بسیار عجیب و جالب بوده است. پس از آن از راه زمینی به منطقه مراجعه کرده و متوجه می شوند که در اطراف سبزوار جنگل های خودرو تاغ وجود داشته و اصلا نیازی به واردات بذر این گیاه از کشور دیگر نبوده است و از آن به بعد جنگل های مصنوعی ایجاد شده در حاشیه شهر سبزوار منبع اصلی و تأمین کننده بذر تاغ در سراسر ایران می شود و تا سال 1364 یا حتی بعد از64  هم در تمام استان ها و شهرهایی که مشکل طوفان گرد و خاک داشته اند، امید و اتکایشان به شهرستان سبزوار بوده و بذر را از اینجا برای آن ها می فرستادند. 
 
گونه های تاغ مورد استفاده
 
گونه های تاغی که در این منطقه استفاده شده عمدتا «زردتاغ » با نام علمی Haloxylon persicum ، سپس «سیاه تاغ» با نام علمی haloxylon aphyllum و «سفید تاغ» با نام علمی Haloxylon ammodendron می باشد.گونه زرد تاغ و سیاه تاغ گسترش بیشتری دارد و در مناطق دارای تپه های شنی خیلی خوب جواب داده و مستقر شده اند. 
 
سن دیرزیستی جنگل های تاغ
 
سن دیرزیستی جنگل های تاغ 30 _35  و حداکثر 40 سال است و پس از 40 سال  پیر شده و به حداکثر بلوغ و رشد خود می رسند و پس از آن دوره افول خود را شروع کرده و پژمرده می شوند. بنابراین در برخی مناطق از جمله اطراف سبزوار دیده می شود که جنگل های تاغ پژمرده یا رو به خشک شدن هستند.
 
برای اینکه شادابی این جنگل ها  مجددا بازگردد نیاز است که این درختان به صورت نوارهایی و همچنین به صورت متناوب ( نه قطع یکسره) کف بُر شوند و از آن جهت که ریشه های عمیق درختان قبلی در زمین هستند پس از آن «جست و پاجوش» از کُنده های درختان مادری مجددا سر به آسمان خواهند زد و بدین ترتیب طراوت و سرسبزی به آن نواحی باز خواهد گشت.
 
آفات رویشگاه های تاغ
یکی از عوامل مهم خشک شدن جنگل های تاغ در سبزوار و همچنین مناطق دیگر کشور آفات این رویشگاه ها است.
 
از آفات مهم تاغزارها در درجه اول می توان به «شپشک سفید تاغ» اشاره کرد. چنان چه این آفت به درختان تاغ حمله کند در همان سال اول منجر به خشک شدن گیاه می شود و از این لحاظ صدمه ای که به رویشگاهای تاغ وارد می کند بسیار مهلک است.
 
آفت دوم «پروانه بذرخوار تاغ» است و سطح شیوع این آفت در گذشته بسیار گسترده بوده اما این عامل امروزه کمتر شده است، به این دلیل که رویشگاهای تاغ تضعیف شده اند و  سن دیر زیستی آن ها نیز رد شده و بذری ندارند که این آفت روی آن ها تخم ریزی کند. 
 
آفت دیگری که به جنگل های تاغ حمله می کند «پِسیل تاغ» است. پسیل تاغ چندان خسارتی به تجدید حیات و ادامه ی زندگی این جنگل ها نمی زند فقط از این بابت که توان رشد و رویش این گیاهان را تا حدودی می گیرد قابل بررسی و تامل است.
 
آفت دیگری نیز به نام «ملخ کوهاندار» برای درختان تاغ ذکر شده است. ملخ کوهاندار تاغ در برخی ایام خسارت زا است و در برخی ایام خسارتی نداشته است. زمانی که جمعیت این ملخ درکشور های عربی حاشیه خلیج فارس همچون عربستان و ... زیاد می شود تعداد زیادی از آن ها از طریق خلیج فارس و دریای عمان خود را به سواحل جنوبی ایران می رسانند و بعد به نواحی مختلف ایران حمله کرده و به جنگل های ما صدمات زیادی وارد می کنند. به طور کلی میتوان گفت در ایامی که جمعیت این حشره درکشورهای مجاور به صورت طغیانی در آمده، آثار خسارتش به ایران نیز رسیده اما در سال های دیگر چندان شرایط بحرانی ایجاد نکرده است.
 
عوامل تخریب تاغزارها / عامل انسانی در سطح
 
متاسفانه سطح زیادی از جنگل های دست کاشت تاغ درسبزوار از بین رفته است که می توان دلیل کاهش این سطوح را یکی عوامل زیستی همچون عبور از سن دیر زیستی و آفات و دیگری عوامل انسانی همچون بهره برداری های غیر مجاز و چرای دام و قاچاق زغال و چوب تاغزارها  دانست.
 
از عوامل اصلی تخریب تاغزارها چه در حاشیه شهرستان سبزوار و چه در شهرهای دیگر مشتری پسند بودن زغال حاصل از چوب این درختان است که افراد زیادی را به طمع وامیدارد تا این درختان را به صورت غیر مجاز و شبانه قطع کرده و تبدیل به زغال کنند و زغالش را در مبادی ورودی شهرهایی مثل تهران فروخته و سود هنگفت و قابل توجهی نیز نصیبشان شود.
 
اغلب کسانی که به صورت غیر مجاز درختان را قطع می کنند افراد بسیار فقیر و قشر آسیب پذیر جوامع محلی هستند و به لحاظ درآمدی محروم بوده و چاره ای جز این ندارند که به داخل جنگل های دست کاشت هجوم آورده و درختان را قطع و به زغال تبدیل کنند و بفروشند.
 
در تخریب رویشگاه های تاغ، عوامل انسانی در رتبه ی اول قرار دارند و پس از آن عامل آفات هستند که رویشگاهای تاغ در ایران را در سنوات گذشته تهدید کرده اند.
 
وضعیت جنگل های تاغ در دهه های اخیر
 
براساس اطلاعاتی که روسای اداره منابع طبیعی در سنوات گذشته به بنده داده اند گفته می شود که دولت و وزارت کشاورزی و سازمان متولی بر روی پروژه تثبیت شن های روان در سبزوار در دهه های 50 و 60 بودجه و انرژی زیادی صرف کرده اند و حدود 120 هزار هکتار جنگل تاغ را در اطراف سبزوار مستقر کرده که با موفقیت آمیز بودن آن، این روش را در نواحی دیگر نیز به کار برده اند و قرار بوده پروژه کمربند سبز اطراف کویرهای مرکزی ایران ادامه داشته باشد اما پس  از انقلاب از حدود سال 1370 به بعد به علت کاهش بودجه و اعتبارات پیشرفت کمی داشته است.
 
در مجموع اگر بپذیریم  در سال های بهینه در حاشیه سبزوار حدود 120 هزار هکتار جنگل تاغ ایجاد شده بود، متاسفانه امروزه سطحی کمتر از 50 یا 54 هزار هکتار از جنگل های تاغ را در اطراف شهرستان می بینیم.  این موضوع رشد شدید تخریب در دو دهه ی اخیر را به علت عدم نظارت و افت توان دستگاهای متولی این رویشگاها نشان می دهد که البته آن هم از کمبود بودجه و عدم مدیریت صحیح در کشور نشات می گیرد.
 
درحال حاظر دولت تلاش می کند همین سطح وسیعی که ایجاد کرده را حفظ کند. حفاظت و نگه داری از این جنگل ها انرژی و بودجه زیادی از دولت جذب می کند.
 
از طرفی مسائل اقتصادی و اجتماعی، بحران حاصل از فقر و بیکاری، کاهش درآمد شهروندان و سکونتگاهای انسانی که درحاشیه این جنگل های دست کاشت هستند نیز به تخریب این زیستگاه ها دامن زده اند.
 
در شرایط  فعلی کشور که به دلیل معضل بیکاری قطع درختان تاغ منبعی برای تامین معاش تهی دستان و فقراست لذا پیش از هر چیز باید بیشتر باید به فکر حل مشکلات اقتصادی مردم بود. بنابراین حل کردن مشکل تخریب جنگل های تاغ در ایران گره خورده به یکسری مشکلات ریشه دار در کشور است و این ها به هم وابسته هستند. 
 
پتانسیل بالقوه و بالفعل جنگل های تاغ  جهت بهره برداری 
 
زمانی که در ایران به کاشت گیاه تاغ روی اورده شد، هدف حل معضل طوفان های شن و خاک بوده که روستاها و مراکز سکونت های انسانی را تهدید می کرده است و مسئولان وقت می خواستند امکان حیات و زندگی را برای روستائیان و همچنین اغلب شهرهایی که این طوفان های گرد و خاک دامن گیرشان بوده است فراهم آورند اما بعدها که این درختان  به بلوغ کامل رسیدند، نیاز بوده که برای بهره برداری از آن ها نیز مطالعاتی صورت گیرد.
 
هم اکنون نیز این لکه سبز وسیع و گسترده با مساحت دو میلیون هکتار یک ظرفیت و پتانسیل بالقوه برای کشور است که مدیریت و بهره برداری از این جنگل های دست کاشت می تواند به تولید ناخالص ملی و اقتصاد کشور کمک کند. 
 
از آن جهت که سن دیرزیستی جنگل های تاغ 40 سال است می بایست در هر منطقه ای که این جنگل ها کاشته شده اند به فکر بهره برداری آن ها نیز باشیم تا بتوانند همیشه سرسبز و با طراوت باقی بمانند. برای این منظور باید این جنگل ها با روش علمی خاص خود به صورت نواری کف بُر شوند. البته باید توجه داشت که این کار اگر طبق اصول خود و به میزان مجاز انجام شود، بسیار مفید و درست است و نباید به شکل متعصبانه ای با هر نوع قطع و بهره برداری از تاغ ها مخالفت کرد. 
 
اتفاقا در نواحی کویری و حاشیه کویر ایران که علوفه بسیار کم است، تاغ هایی که به سن پیری می رسند، می توانند به عنوان علوفه به حیات دامداری در آن منطقه کمک مهمی کنند و اقتصاد خانواده های کم بضاعت را در نواحی مجاور کویرها به چرخش در بیاروند. اما متاسفانه در حال حاضر قطع و بهره برداری از جنگل های تاغ به درستی و با روش علمی خود صورت نمی گیرد و این موضوع باعث تخریب منابع ارزشمند طبیعی می شود.
 
ویژگی دیگر تاغزارها توانایی سوددهی آن ها در صورت پرورش و بهره برداری هدفمند است. زیرا چوب این درختان از نظر صنعتی و اقتصادی دارای توجیه است. حداقل بهره برداری سنتی  از چوب  درختان و درختچه های تاغ تهیه زغال است که مرغوب ترین و بهترین زغال را ایجاد می کند و مشتریان بسیار زیادی نیز در بازار دارد.
 
چوب حاصل از قطع درختان تاغ برای فروش به کارخانه جات صنایع چوب نیز کاربرد بسیار زیادی دارد. بر اساس مطالعات انجام شده، چنانچه چوب تاغ با چوب درختانی همچون سپیدار و درختان بومی دیگر که مردم در سایر مناطق به صورت سنتی می کارند ترکیب و وارد کارخانه جات تولید نئوپان شود، ارزش افزوده قابل توجهی برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت.
 
بنابراین بایستی به بهره برداری از این جنگل ها هم از لحاظ صنعتی و هم اقتصادی به صورت هدفمند و علمی نگاه شود. در واقع سرشاخه ها و تنه های این درختان می تواند ماده خام خط تولید در نقطه دیگری از کشور باشند.
 
لازم به یادآوری است که در اداره منابع طبیعی یکسری طرح ها و پروژه های تشویقی تعریف شده وجود دارد که مشخص می کند، روستاهایی که در مجاورت یا داخل جنگل ها قرار دارند به چه شکلی می توانند با این جنگل های ارزشمند برخورد کنند. 
 
 در مجموع اگر بهره برداری از جنگل های تاغ به حدی باشد که به اصل آن اکوسیستم از لحاظ کمیت و کیفیت آسیب وارد نشود، یعنی سطح جنگل ها کاهش نیابد، بهره برداری مانعی ندارد. 
 
در این راستا کارشناسان منابع طبیعی قدرت رویش و تجدید حیات تاغ را محاسبه می کنند و مثلا در حدود 90  روز در سال برای دامداران پروانه چرا صادر می کنند تا دام هایشان در آن ایام وارد جنگل شوند و از علوفه و سرشاخه های جوان درختان تغذیه کنند اما در بقیه سال ورود به این مناطق ممنوع است.
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما