یک هنرمند ، یک شهر

گپ وگفتی صمیمانه با ایمان ارضی گرافیست، بازیگر، طراح وکارگردان جوان سبزواری

براتعلی رجبی/ مجله اینترنتی اسرارنامه
 
 در بنرها وپوسترهای تبلیغاتی  تئاترهای  سبزوارحتما نام ایمان ارضی  بعنوان بازیگر، طراح وکارگردان به چشمتان خورده است. ایمان ارضی روح وجان وعشقش با هنر عجین است. بقول یکی از پیشکسوتان تئاتر سبزوار، خانه ایمان صحنه تئاتر است. هرکس که از نزدیک ایمان ارضی را بشناسد، دقیقا متوجه این گفته استاد می شود ، چون ایمان وقتی دانش آموز بود پایش به صحنه تئاتر باز شد، قد کشید ورشد کرد. او علاوه بر تئاتر، طراح وگرافیست هم است ودر این رشته تحصیل کرده وامروز بعنوان مدرس تجربه هایش را به دانشجویانش منتقل می کند. 
 
پایگاه خبری اسرار نامه به دلیل دو دهه تلاش مستمر وکسب عناوین وافتخاراتی که سید ایمان ارضی برای سبزوار به ارمغان آورده از او دعوت بعمل آورد وبا او به گپ وگفت نشست.
 
تئاتر یاگرافیک؟ کدام یک اولویت ایمان ارضی است؟
- برای من گرافیک مهمتراز تئاتراست ، هر کس با هنر مخصوصا تئاتر سروکار داشته باشد می داند که تئاتر در سبزوار نمی تواند منبع درآمد باشد، از طرف دیگر تئاتر یک کار گروهیست واینکه یک نمایش بخواهد بر روی صحنه برود یک فرآیندی را باید طی کند، اما گرافیک یک کار فردی است وهنرمند در خلوت خودش می تواند طراحیش را انجام دهد  و زمان زیادی را نمی گیرد.
 
درست است که حرفه تان  گرافیک است ولی رزومه تئاترتان  نشان می دهد که هنر صحنه و نمایش دغدغه ای شماست، چون هر سال  یک کارروی صحنه  چه بعنوان بازیگر، کارگردان وطراح داشته اید ، اگراجازه بدهید بحثمان را در مورد تئاتر آغاز کنیم...
 
 
شروع رشد ایمان ارضی در تئاتر از کدام نمایش واز کی بود؟
 
- یادم می آید که اولین کارم با یک کارعروسکی بنام "پلنگ وآدمیزاد" بود که باهم در آن کار همبازی بودیم ، بعد از آن "بازی هفتم" به کارگردانی مصطفی حمیدی فر بود که در جشنواره استانی کاشمر توانستم بازیگری اول را کسب کنم بعد تئاتر "جیلیزوویلیز" جشنواره دانشجویی...
 
 
بله یادم هست، آن تئاتر طراحی صحنه فوق العاده ای داشت...
 
- موافقم ، مهندس اکبری خیلی خوب کار را بستند، اما شرایط کار خیلی سخت بود، ماجراازاین قرار بود که دو دزد روی پشت بام شیروانی دو خانه بعد از دزدی باهم ملاقاتی دارند  که در نهایت یکی از دزدها به یک خودشناسی درونی می رسید...شرایط بازی برای این کار سخت بود که دوتا شیروانی بود ومن بازیگر روی شیب تند باید هم تعادلم را حفظ می کردم و هم از نظر حسی نقش را به مخاطب القا می کردم، ولی خدارا شکر با همه سختی ها نتیجه خوبی گرفتیم وتوانستم مقام  اول بازیگر جشنواره منطقه ای دانشجویی را کسب کنم.
 
 
نمایش "هنگامه ای که آسمان شکافت" به کارگردانی محمد حسن شمس آبادی که با آن نمایش یک  تور جشنواره ای رفتیم وهرجاهم که رفتیم دست پر بر گشتیم، نمایشی تک پرسوناژ بود که بعنوان بازیگر کار خیلی سختی داشتی...
 
- نمایش خوش بازی بود، ولی طراحی صحنه و کار محمد اکبری اتفاق هایی را روی صحنه رقم می زد که هر لحظه مخاطب در صحنه منتظر یک واقعه بود، نمایش روایی از واقعه کربلا بود. اکبری در طراحی صحنه اش پنج تیری را که در کربلا اشخاص مورد تقدس ما را هدف گرفته و باعث به شهادت رساندنشان شده بود را در یک ایجازصحنه ای  مورد استفاده قرار داده بود که به صحنه جلوه بصری خوبی می داد... بعد از آن نمایش "نامیرا" کاربرگزیده تئاتر تک دانشجویی رضوی بود که اتفاقا با تو کار کردیم. جدا از متن فوق العاده اش که زحمت نوشتنش را کشیدی خوبی نمایش "نامیرا"، همدلی وهمفکری هردونفر ما بود که توانستیم جواب بگیریم وآخرین تجربه تئاتری ام "آندوگونه" اقتباسی از رمان "ویکنت دونیم شده"، شاهکار ایتالو کالوینوبود. من در نویسندگی ادعایی ندارم ، اما این تئاتر باعث شد نوشتن را هم تجربه کنم، تجربه شیرینی بود
 
 
امسال اتفاق ناگواری که افتاد این بود که در جشنواره تئاتر استانی خراسان رضوی ، سبزوار هیچ نماینده ای نداشت ودر مرحله بازبینی نمایش های سبزوار توسط شورای بازبینی استان رد شدند، بعنوان کسی که سالها حضور در جشنواره ها را تجربه کرده، دلیل اینکه تئاتر سبزوار به اینجا رسیده چیست؟
 
- جوابت را با یک مثال هنری می دهم اگر کسی بخواهد پیانو یا سنتور و... سازی را بنوازد حتما باید دوره ای را گذرانده باشد تا بتواند صدای سازی را در بیاورد... ولی متاسفانه در تئاتر ،طرف  هنوز دست چپ و راستش را نمی داند، نمایشنامه در دست به انجمن نمایش  مراجعه می کند وانجمن بدون هیچ فیلتری اتاق تمرین به این گروه می دهد و بعد از یک مدت تمرین، گروه مربوطه بازبینی می دهد وشورای نمایش شهرستان می آیند نمایش را می بینند وبا همه نقاط ضعف، کار تایید می شود، بعد توجیه شان اینِ است که گناه دارند دلشان نشکند. همین کارها را می کنند که متاسفانه هر سال تئاتر سبزوار عقب گرد دارد...
 
 
البته نا گفته نماند دریک دوره ای که ریاست انجمن نمایش با مهندس زرقانی بود اتفاق خوبی که افتاد این بود که اول کسی که میخواست نمایشی را کارگردانی کند باید بعد از ارائه نمایشنامه طرحی توجیهی به انجمن ارائه می داد وبعد از آن شورا این طرح را بررسی می کرد تا ببینند این کارگردان توانایی به انجام رساندن  کار را دارد یا خیر؟ از اول فیلتری بود که جلوی کارهای مبتذل را می گرفت...(متاسفانه صدای زنگ تلفن همراه ایمان ارضی بلند شد، و باید می رفت ) قبل از رفتنش از او می خواهم سخن پایانیش را بگوید ؟
 
- در آخر می خواهم از همسرم خانم رودسرابی که این مدت سختی بسیاری کشیده وباهمه سختی ها کنارم بوده سپاسگزاری کنم چون موفقیت هایی که در این دوره داشتم بخاطر این بوده که همسرم همیشه کنارم وپشتم بوده و پسرم سپهرکه انرژی زندگیم است... و همچنین ممنونم از تیم اسرارنامه به خاطر این دعوت و به خاطر اینکه هنر وفرهنگ همیشه دغدغه اصلیتان بوده است.
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما