نماي ديگري از درد / نگاهی به موضوع انتقال موزه شهر سبزوار و حواشی آن

درنود و يكمين شماره هفته نامه ستاره شرق روز سه شنبه 30آبان 1396 مطالبي انتقادي در سرمقاله و گزارش خبري درباره جابجايي موزه شهر از ميدان سي هزار متري به كتابخانه ناوي به چاپ رسيد كه نقدي منصفانه نبود. لذا بر آن شدم كه به عنوان يك شهروند نقدي بر سرمقاله و گزارش خبري  انتشار يافته تهيه و به دفتر تحريريه هفته نامه ستاره شرق ارسال نمايم. طي هماهنگي هاي به عمل آمده با مسئول هفته نامه براي چاپ نقد سرمقاله و رضايت ايشان، متاسفانه بعد از گذشت دوهفته و انتشار دو شماره از آن  به دلايل مختلف از چاپ آن خوداري كرده اند. لذا تصميم بر اين شد كه از طريق ديگر دوستان رسانه ای نسبت به انتشار آن اقدام نمايم.
 
آن چه را كه در سال93با مصوبه ي شواي چهارم اتفاق افتاد يك حادثه نبود بلكه يك "تفكر" بود.تفكري كه نقش با اهميتي در توسعه "اقتصاد گردشگري"داشت. با اين عنوان كه سبزوار قرار است در آينده به " شهر مقصد گردشگري" تبديل شود. قرار نبود موزه شهر تنها مكاني هم چون سمساري براي نگهداري از اشياء قديمي و قاب هاي عكس باشد. قرار بود كه سايت موزه با مجموعه اي فرهنگي ،آموزشي، تاريخي و پژوهشي با هكاري آموزش و پرورش و وزات علوم، ميراث فرهنگي،ارشاد و ديگر نهادها جهت حفظ و ارتقاي فرهنگ 5 هزار ساله ي شهر فعاليت نمايد.
 
تپه دامغاني در سال 1380 به شماره 3749 در فهرست آثار ملي كشو به ثبت رسيد. در سال 1382 عمليات مطالعه، بررسي، لايه نگاري، گمانه زني و تعيين حريم آن توسط كارشناسان انجام شد. از فصل اول كاووش در سال 1387 تا فصل سوم كاوش در سال1394 مشخص شد، از مجموع 186 هكتار اين تپه 7 هكتار آن داراي اشياء با قدمت 5 هزار ساله است. در راستا ي كاووش در تپه دامغاني، راه ا ندازي موزه شهر نقشي  با اهميت داشت كه با مصوبه شوراي چهارم به سرانجام رسيد.
 
 
نقش محوطه باستانی دامغانی در راه اندازی موزه شهر سبزوار چه بود؟
 
در حقيقت بايد اذعان داشت كه بيشترين نقش را در راه اندازي موزه شهر تپه دامغاني داشت، نه چيزي بيشتر و نه چيزي كمتر .
 
دو دلیل عمده:
 
1- مطابق تحقيقات كارشناسان در طول چند سال با حجم زيادي از آثار 5 هزار ساله مدفون شده در زير خاك مواجه مي شوند.
 
2-  زمان آن رسيده بود كه شهر رونق اقتصاد گردشگري را به چشم ببيند. در واقع زمان آن بود كه شهر از حالت ركوداقتصادي و بيكاري  كه مثل سرطان به جان جامعه شهري افتاده،  خارج شده و اندكي به تكاپو بيفتد تا سبزواری ها در آمد گردشگري رابه چشم ديده و قدر ميراث فرهنگي را بيشتر از قبل بدانند. و پس از آن ديگر ميراث فرهنگي سبزوار از يتيمي خارج شود.
 
 
موارد قابل نقد در مطلب نشریه ستاره شرق:
 
1- نويسنده محترم در سر مقاله آورده اند كه : موزه با تغيير كاربري و صرف " صدها ميليون تومان" هزينه در سال 93 افتتاح شد.
 
2- گزارشگر محترم در گزارش خود عنوان نموده اند كه : بر اساس "‌ شنيده ها " هزينه اي بالغ بر" 300 ميليون تومان "  ازاعتبا رات شهرداري براي تبديل تالار شهر به موزه اختصاص يافته است.
 
3- در پاراگراف ديگر آقاي سليماني رئيس ميراث فرهنگي عنوان كرده است : براي ساخت موزه شهر "هزينه هاي زيادي "صرف شد . 
 
 
و اما آقاي مقصودي عضو شوراي چهارم و عضو هيئت امناي موزه شهر بود چرا از قيد "صدها ميليون تومان" استفاده كرده و به عنوان يك فرد آگاه و مطلع چرا مبلغ هزينه شده را عنوان نكرده است؟ داخل پرانتز بايد گفت كه قيد "صدها ميليون تومان "از دويست ميليون تومان تا مرز ميليارد را شامل مي شود.»
 
گزارشگر نيز مبلغ مذكور را بر اساس "شنيده ها "عنوان كردند كه به لحاظ خبري قابل اعتنا و استناد نمي باشد . در گزارشي هم كه اقاي سليماني بيان نمودند، ايشان به عنوان رئيس و عضو هيئت امناي موزه شهر چرا از مبلغ هزينه شده در ساخت موزه سخني به ميان نياورده اند؟ 
 
2- ظاهر امر حكايت از آن دارد كه " انتقال موزه شهر" دغدغه ي اصلي نويسنده سر مقاله و گزارشگر نبوده است بلكه دغدغه آنها جذب گردشگران ، مسافران، زائران و خودروها است. 
 
الف: طبق آمار ها و گزارش هاي ارائه شده در سايت هاي خبري و نشريات محلي سالانه حدود بيست ميليون خودرو يا زائر يا گردشگر و مسافر از شهر سبزوار تردد مي كنند . چرا هيچ اماري از بازديد هاي روزانه ،هفتگي ، ماهيانه و ساليانه از موزه شهر و يا ديگر اماكن تاريخي شهر در گزارش هاي مديران شهري و يا تحليل ها نيامده است ؟ چرا خبري از تحقيق و پژوهش آموزش و ديگر فعاليت هاي فرهنگي در موزه شهر نيست ؟(ببخشيد ازسايت موزه شهر!)
 
ب: آيا از 7500 نفري كه از تپه دامغاني در طول دو روز بازديد داشتند خبري هست؟ بازديد كننده ها كه عاشق چشم و ابروي ما  نبودند .آنها براي آثار مكشوفه تپه دامغاني آمدند. سوال ما اين است كه آثار مكشوفه از تپه دامغاني كجاست؟ زماني كه ما چيزي براي تحقيق و پژوهش و آموزش در موزه نباشد و روزهاي " اقتصاد گردشگري" كه در انتظارش بوديم ، چه فرقي مي كند كه موزه در پليس راه باشد يا در 24متري انقلاب و يا هر نا كجا آباد ديگر؟!
 
پ: آيا ما موفق نبوده ايم؟ بله. ما در راستاي هدف"سبزوار ،شهر مقصد گردشگري" موفق نبوديم.موفق نشدن به تصميم يك فرد بستگي ندارد.موفق نشدن به جابجايي موزه شهر ربطي ندارد.بلكه اين چرخه ي تصميم گيري جمعي است و يا به قولي خرد جمعي است.در حا لي كه بايد حفظ و نگهداري آثار كشف شده در موزه دغدغه ي ما باشد نه تغيير مكان موزه. دغدغه ما بايد راه اندازي موزه طب به عنوان اولين موزه طب در كشورباشد  كه براي مبلغي ناچيز بلاتكليف مانده است.
 
 
1- برف نيامده ،همسايه پارو برداشته.
 
شهرداري با انتقال موزه شهر به خيابان 24 متري انقلاب هنوز هيچ تصميمي براي تغيير كاربري و يا فعاليت جديدي در آن مجموعه نگرفته است. حال مساله به گونه اي  در هفته نامه بازگو و منعكس شده است ،كه انگار قرار است زلزله 7ريشتري در سبزوار بيايد. 
 
الف: انتقال آثار كشف شده در تپه دامغاني به استان و تهران اصلا دغدغه نيست؟!  شايد هم مهم نيست !!
رئيس اداه ميراث فرهنگي ، آقاي سليماني در مصاحبه كه با خبرنگار مجله اينترنتي اسرار نامه در اين خصوص داشته گفتند: آثار باستاني  كه پس از هزاران سال از دل خاك كشف مي شوند ،اگر در هواي آزاد بدون استاندارد نگهداري شوند از بين مي روند.به همين دليل ما آثار كشف شده را تحويل امين اموال ساتان گرديد . تصميم با ايشان است كه آثار به موزه خراسان منتقل شود.آقاي سليماني معتقد است كه سبزوار ظرفيت نگهداري آثار كشف شده را ندارد.اصلي ترين موضوع " محوطه باستاني دامغاني" است كه مي تواند سبزوار را متحول كند نه آثار كشف شده ي تپه دامغاني.(مجله اسرا نامه-5/6/96-كد خبر67426)
 
ب : آثار باستاني «مكتوب و غير مكتوب» كه معرف هويت شهر سبزوار است ، از موزه هاي سراسر كشور جمع آوري و به موزه شهر انتقال يابد. اين مورد هم دغدغه نيست!! آقاي سليماني در زمان مسوليتش در موزه شهر قرار بود اين مهم را به انجام برساند اما مورد غفلت قرار گرفت. ما نه تنها نتوانستيم آثار مربوط به شهرمان را از گوشه و كنار كشور جمع آوري كنيم بلكه توانايي نگه داري آثار تاريخي موجود در شهر را نيز نداريم.
 
ج: تغيير كاربري موزه شهر يا صرف ميليون ها تومان هزينه در نوسازي تالار مهم است ؟كدامين موضوع مهم است؟
 
آيا بهتر نيود چشم و گوش مردم كه رسالت روشنگري افكار عمومي را بر دوش مي كشد در زماني كه شهرداري اراضي موزه طب كه اولين موزه طب در كشور بود، را براي بازگشايي تملك و واگذار كرد آگاهانه روشنگري مي كردند؟آيا تغيير كاربري موزه طب به ستاد انتخاباتي توجيه گردشگري يا اقتصادي 
داشت؟ آيا براي بازديد از تپه دامغاني مديران كشوري به شهر نيامدند؟ آيا هزينه هاي مالي زيادي براي تملك اراضي آن و كشف آثار مدفون نشد؟ آيا 7500 نفر از سايت بازديد نكردند؟آيا شما در آن زمان نبوديد و اگر بوديد آيا نديديد و اگر ديديد حالا كتمان مي كنيد؟
 
چرا برای میراث فرهنگی که قرار بود در موزه شهر نگهداري شود  و به تاراج رفت كسي صدايش هم در نيامد ؟اگر قرار بود كه ميراث شهر در موزه شهر و در شهر و منطقه خودمان حفظ و نگهداري نشود چرا آن ها را از دل خاك بيرون كشيديم؟ اگر موزه شهر ظرفيت نگهداري نداشت چرا اول ظرفيت سازي نشد؟ و چرا هاي زيادي ديگر. در پايان بايد گفت كه آيا جابه جايي موزه شهر اين قدر مهم و حياتي است كه صداي همه در آمده  در حالي كه ميراث شهر را  بردند و كسي صداش هم در نيامد؟! شما کجا بودید؟
 
 

 

نویسنده: سعید نورآبادی

برای مطالعه مطالب بیشتر به قلم سعید نورآبادی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.

 

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما