ضرورت حضور «وزیر زن» در کابینه روحانی

دکتر مهران صولتی جامعه شناس سبزواری و تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی کشور در یادداشتی که به تازگی در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است، به ضرورت حضور " وزیر زن " در کابینه روحانی به عنوان یکی از مهمترین مباحث داغ این روزهای عرصه سیاست و اجتماع ایران پرداخته است.
 
اسرارنامه در ادامه به انتشار متن کامل این یادداشت می پردازد:
 
 چرا حضور " وزیر زن " در کابینه روحانی یک ضرورت است؟
 
در روزهای گذشته ضرورت قرار گرفتن  وزیر زن در کابینه دوم حسن روحانی به بحثی داغ و پرمناقشه تبدیل شده است. ضرورتی که هر چند با معرفی ترکیب دولت به نوعی احساس ناامیدی و حرمان تبدیل شد ولی همچنان از قابلیت زیادی برای گفتگو در فضاهای حقیقی و مجازی برخوردار است. از همین رو یادداشت حاضر با هدف دمیدن بیشتر در کوره این بحث می کوشد تا ثابت کند حضور وزیر زن در کابینه دوم روحانی همچنان ضرورتی غیرقابل چشم پوشی است. 
 
از همین رو برای اثبات  چنین الزامی می توان دلایل زیر را فهرست کرد:
 
انتخاب وزیر زن بیش از آنکه اهمیتی واقعی داشته باشد ارزشی نمادین دارد ولی این امر چیزی از اهمیت این انتخاب نمی کاهد! در دنیایی که نمادها ارزش فوق العاده ای یافته و نشانی از پیشرفت یا عقب ماندگی یک کشور محسوب می شوند، نمی توان به راحتی از کنار این موضوع گذشت( مقایسه روزهای گذشته میان وضعیت کابینه دو کشور ایران و افغانستان در میان زنان ایرانی نشان می دهد که نوعی احساس نارضایتی در حال گسترش است!)
 
حتی اگر به این سخن درست معتقد باشیم که؛ " برای پیشرفت واقعی در زمینه حقوق زنان در ایران، اولویت با پیشرفت پروژه دموکراسی خواهی است! " ولی نمی توانیم نسبت به اخراج زنان از همراهی با دموکراسی در ایران بی تفاوت باشیم. کمترین اولویت در پیشرفت این پروژه در ایران احساس رضایت نیمی از جامعه در مشارکتی است که فکر می کنند می تواند برای جامعه و آنها مفید باشد!
 
اگر دولت روحانی نسبت به دولت احمدی نژاد از عقلانیت بیشتری برخوردار است باید واقعا نسبت به مقایسه جامعه زنان در قبال حضور نمادین زنان در این دو دولت حساس تر باشد. شعار ؛ به عقب برنمی گردیم! روحانی در ایام انتخابات که به کلید واژه آشنای بیش از ۲۳ میلیون نفر تبدیل شد نباید قربانی برخی مصلحت اندیشی های بدون توجیه شود. حداقل روحانی باید صریحا دلایل منطقی این عقب رفتگی نمادین را با زنان کشور در میان بگذارد!
 
زنان ایران در پی یک عقب ماندگی تاریخی بیش از همه به دنبال دیدن و آفریدن نشانه هایی از یک پیشرفت آرام به سوی خلق یک جامعه متوازن هستند( افزایش آرام ولی پیوسته دانشجویان زن در طول سه دهه گذشته گواهی براین امر است). در حالی که  برندگان جایزه صلح نوبل و جایزه فیلدز ریاضی از میان زنان ایرانی برخاسته اند ولی سهم ایشان از مدیریت کشور همچنان در حد همان سه درصد متوقف مانده است! در حقیقت ناشنوا بودن ساختار متصلب سیاسی- مدیریتی کشور در برابر خواست مشروع زنان در افزایش سهم شان از وزارت و مدیریت، حاوی پیام خوبی برای جامعه نمی باشد!
 
نکته پایانی: در زمانه ای که پاره ای از اندیشمندان سیاسی جهان از ضرورت زنانه شدن سیاست برای خشونت زدایی از آن سخن می گویند و دولت های اروپایی در بهره گیری هر چه بیشتر از زنان در کابینه بر یکدیگر سبقت می جویند، نمی توان کابینه ای یکپارچه از مردان تدارک دید ولی همچنان از احیای حقوق زنان سخن گفت! امروزه قدرت نمادین بزرگترین نماد قدرت محسوب می شود.
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما