بررسی سبک زندگی اسلامی - ایرانی در تاریخ بیهقی

فاطمه گریوانی:
 
یکی از راهکارهای دستیابی به سبک زندگی ایرانی –اسلامی،بازخوانی متون و آثار بزرگان دین  وادب ایران اسلامی و عمل بدانها است.تاریخ بیهقی از جمله کتابهایی است که حاوی نکات مثبت و اخلاقیات ایرانی-اسلامی است.در این کتاب ارزشمند ادبی-تارخی،نویسنده در خلال بیان وقایع تاریخی به شیوه ای دقیق و ظریف سبک زندگی و مفاهیم اخلاقی و اجتماعی رایج در قرن پنجم هجری در ایران زمین را به تصویر کشیده است که از جمله مفاهیم مثبت می توان به رعایت حق نان و نمک،لزوم رعایت احترام پیران و سالخوردگان،قناعت،عفو هنگام قدرت،احترام به استاد ،احترام به والدین و معتمدین والدین ،اهمیت روزی حلال،توجه به انجامواجبات دین و نکوهش  تکلفهای بی مورد در مراسم عروسی و...اشاره کرد.
 
کلید واژه ها:تاریخ بیهقی،سبک زندگی ایرانی-اسلامی
 
 
مقدمه
 
تاریخ بیهقی اثر گرانسنگ و ارزشمند ابوالفضل بیهقی دبیر دربار غزنویان است که به نثر ادبی و زیبایی نوشته شده است و ویژگی های ادبی این اثر ارزشمند  چنان پررنگ و جلوه گر است که یکی از سرفصل های اصلی  دروس دانشجویان رشته زبان وادبیات فارسی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشد.
 
تاریخ بیهقی آیینه روشن عصر غزنوی که نویسنده  ی آن با باریک بینی و ژرف نگری بیشتر جلوه های زندگی اجتماعی را با خامه ی توانای خود بر دفتر ایام نقش بسته است.
 
این کتاب ارزشمند از جهات گوناگون مورد تحقیق و پژوهش نویسندگان و محققان قرار گرفته است؛که بیشتر این مقالات و کتابها در زمینه  اهمیت ادبی،تاریخی،جغرافیایی و دستوری تاریخ بیهقی است که از جمله می توان به آثار زیر اشاره کرد:
 
جنبه هاي رمان در تاريخ بيهقي،تالیف عزیز بهرامی، کيهان فرهنگي ،شماره 164 ، خرداد 79، 9-14.
 
زن در تاريخ بيهقي،شیرین بیانی، ادنامه ابوالفضل بيهقي ، چاپ اول ، مشهد ، انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد ، 1350 ، بيست و سه +821+128 ص ، ص 68-90 وزيري .
 
تاريخ بيهقي يا آيينه عبرت،حسین بحر العلومی، يادنامه ابوالفضل بيهقي ، چاپ اول ، مشهد ، انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد ، 1350 ، بيست و سه +829 +128 ص ، ص 53-67 وزيري
 
بيهقي و تاريخ نگاري علمي ،سحر انفرادی ، قدس ، 6 خرداد 1376 ، ص 8
 
«جشن مهرگان به روايت ابوالفضل بيهقي » ، فصلنامه هستي، سال اول ،شماره 3 ، پاييز72 ،ص 155-156.
 
و چندین و چند کتاب ،مقاله  و پایان نامه دیگر. اما یکی از نکاتی که کمتر مورد توجه محققان و پژوهشگران در این کتاب ارزشمند واقع شده،سبک زندگی ایرانی – اسلامی در آن است.بیهقی در جای جای کتاب خود به مناسبتهای مختلف به آداب و رسوم ایرانیان مسلمان در عصر خود اشاره میکند .او در این کتاب فقط یک راوی ماجراها نیست بلکه در برخی موارد عنوان می کند که مثلا«گروهی از خردمندان پسند نداشتند»(تاریخ بیهقی،ج2،ص403)
 
 
-اهمیت به انجام  فرایض دینی و به ویژه نماز
یکی از موارد مهم و قابل توجه در شیوه زندگی مردمان در ایران قرون گذشته،توجه ویژه آنها به انجام فرایض دینی و به ویژه نماز بوده است.تا جایی که یکی از معیارهای تعیین وقت،نماز های پنج گانه بوده ا ست.
«نماز دیگر، خواجه بونصر آن را بخواند...»(تاریخ بیهقی،ص489-90)
«روزگار گرامی ماه رمضان را بسیجیدند.»(تاریخ بیهقی،ص420)
 
 
-احترام به استاد
حدیثی مشهور و منسوب به امام علی علیه السلام- من علّمنی حرفا فقد صیرنّی عبدا –بیانگر مقام و منزلت استاد و معلم و لزوم احترام به ایشان در فرهنگ اسلامی است؛نکته ای که متاسفانه در جامعه امروزی رو به کمرنگی و گاه فراموشی است.
بیهقی نمونه ای عملی از احترام و تواضع شاگرد در مقابل استاد است؛با این که خود دبیر مشهور عصر غزنوی و دارای مقام و مرتبه ای است اما در جای جای کتاب خود به احترام و تواضع از استاد خود بونصر مشکان یاد  می کند.
او هر گاه میخواهد ماجرایی را شرح دهد که بونصر همدر آن حضور داشته می گوید«استادم بونصر...»(به عنوان نمونه صفحات 193و 276 تاریخ بیهقی )
 
 
-اهمیت کسب و روزی حلال
کار و تلاش در جهت کسب و امرار معاش دنیوی،نه تنها در دین اسلام قبیح نیست که نوعی جهاد در راه خدا شناخته شده است و« با نگاه به آیات قرآن در می یابیم که قرآن هرگز ما را به چشم پوشی از مواهب الهی دعوت نکرده و فقر را ارزش و نعمت به حساب نیاورده است. 
حتی در سوره جمعه که توصیه آن به شرکت در نماز جمعه و ذکر خداست، می فرماید: هنگامی که نماز پایان یافت، شما آزادید در زمین پراکنده شوید و فضل خدا را بطلبید (به دنبال روزی بروید) و خدا را بسیار یاد کنید، شاید رستگار شوید!(جمعه؛9) از این آیه استفاده می کنیم که حتی روز تعطیل و به جا آوردن اعمال عبادی در روز جمعه، مانعی برای فعالیت های اقتصادی سازنده نیست»(پایگاه اینترنتی رشد).
رسول خدا (ص)در آخرین حج خانه خدا که به حجه الوداع معروف است، در بخشی از سخنان خویش برای مردم فرمود:«خداوند متعال روزی ها را در میان مخلوقاتش به صورت حلال تقسیم فرموده است، نه به صورت حرام. پس هرکس با تقوی باشد و صبر کند خداوند روزیش را به او می دهد، ولی هر کس بر اثر کم صبری پرده دری و شتاب کند و از غیر راه حلال روزی را بیابد، از روزیش کم می شود و روز قیامت نیز مورد بازخواست قرار می گیرد.»
نکته حائز اهمیت،توجه بزرگان به حلال بودن روزی واهمیت آن است.چنان که حضرت امیر در خطبه متقین تلاش در کسب روزی حلال را یکی از ویژگیهای پارسایان می داند.و روزی غیر حلال،اثر وضعی و منفی در زندگی انسان ها دارد .چنان که امام صادق علیه السلام به یکی از یارانش فرمود:«کسب روزی حلال را رها مکن، چرا که تو را در دینت کمک می‌کند.»(وسائل الشیعه ج 12،ص24،حدیث11)
در قرآن کریم خوردن اموال یتیمان به ناحق-که یکی از انواع کسب روزی غیر حلال است-به ریختن آتش در شکم تشبیه شده است.
 انّ الذين ياكلون اموال اليتامي ظلما انما ياكلون في بطونهم نارا و سيصلون سعيرا(نساء/10)
در متون ادبی و اخلاقی گذشته ی ما که عموما از سرچشمه آیات و روایات اسلامی جرعه نوشی کرده اند،به اهمیت روزی حلال توجه ویژه شده است.از جمله ی این موارد دیدار مسعود غزنوی با یکی از عرفای قرن پنجم هجری است که مسعود هدیه ای برای این عارف می برد و از آنجایی که اهمیت حلال بودن اموال از نظر عرفا را می داند در ابتدا به این شخص بزرگ یادآور می شود که این هدیه از بخش حلال اموال ماست«پدر ما رضی الله عنه ازغزو  هندوستان آورده  است و بتان زرین بشکسته و بگداخته و پاره کرده و حلال تر مال هاست و در هر سفری ما را ازین بیارند تا صدقه ای که خواهیم کرد حلال بی شبهت باشد ، از این بفرماییم..»(تاریخ بیهقی،ص734)
اما عارف فبا بی اعتنایی به مال و هدیه مسعود می گوید:«آنچه دارم از اندک مایه حطام دنیا حلال است و کفایت است و بهیچ زیادت حاجتمند نیستم»(تاریخ بیهقی،ص735)
 
 
-لزوم احترام به سالمندان و پیران
لزوم احترام به پیران و سالخوردگان از نکات مورد تاکید دین مبین اسلام و پیشوایان دینی ماست.نکته ی ظریف و شایان اهمیتی که متاسفانه در جوامع صنعتی امروزی و به بهانه توسعه و پیشرفت کمرنگ شده و سالخوردگان که در اصل گنجینه ای از تجربیات در زمینه های مختف هستند،به طور ظالمانه ای به کنج خانه های سالمندان سپرده می شوند.
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
(مِنْ اِجْلالِ اللّهِ اِجْلالُ ذِى الشَّيْبَةِ الْمُسْلِمِ) 
تـجـليـل و احـتـرام مـسـلمـان سـالخـورده و سـپـيـد مـوى در شـمـا تجليل از خداوند متعال است .
امـام صـادق عليه السلام نيز بى تفاوتى در گراميداشت سالمندان را موجب خروج از راه و رسم خاندان پيامبر(ص )مى داند و مى فرمايد:
(لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُوَقِّرْ كَبيرَنا... . 
آنكه بزرگسالان ما را احترام نكند، از ما نيست .
و نيز مى فرمايد:
(عَظِّمُوا كِبارَكُمْ) 
سالمندان خود را ارج نهيد و بزرگ شماريد.
از تـعـبـيـرات بـه كـار رفـتـه در احاديث بالا و مانند آنها براحتى مى توان دريافت كه رابطه افـراد جـامـعـه بـا سالخوردگان نه تنها بايد بر اساس احترام متعارف باشد، بلكه بايد از شـكوه و كيفيّتى والا برخوردار باشد، به شكلى كه انسان از اين رهگذر، خود را براى تعظيم و اجلال الهى آماده كرده و مقدّمات خضوع و فروتنى خود را در پيشگاه ذات اقدس الهى به ظهور برساند.
در تاریخ بیهقی از پیران به پیرایه ی ملک تعبیر شده است.«...پیرایه ی ملک پیران باشند»(تاریخ بیهقی،ص47)
و در موارد،برخی بلاهای نازل شده بر سر فردی و مسولی را عدم مراعات حق پیران میداند.«یکی عظیم تر از  آن آمد که  سالار جوان بود و پیران را حرمت نداشت تا از جوانی کاری ناپسندیده کرد و در سر آن شد...»(تاریخ بیهقی،ص277)
در این میان به بازنشستگان و افراد دارای سابقه در امر خدمت رسانی ،باید توجه ویژه از سوی مسولین و مدیران جوان شود.«امیر گفت:ترا حق خدمت قدیم است،دوستداری و اثرها نموده ای در هوای دولت ما...»(تاریخ بیهقی،ص208)
 
 
-رعایت حق ممالحت(نان و نمک)
لزوم مراعات حق دوستی و نان ونمک که بیهقی گاه از آن به حق ممالحت هم تعبیر میکند از نکات برجسته در تاریخ بیهقی است.
«بناچار حق دوستی را بباید گزارد خاصه که قدیم تر باشد.»(تاریخ بیهقی،ص420)
«...من ناچار چنین حالها شرح کنم تا داد مهتران و پیران این خاندان بزرگ داده باشم و حق ممالحت که با ایشان دارم بگذارده...»(تاریخ بیهقی،ص710)
 
 
-لزوم قدر دانی از ولی نعمت و نکوهش کفران نعمت
لزوم قدردانی از افراد و به ویژه ولی نعمتان ،امری انسانی،ضروری واسلامی است. تا جایی که در این باره احادیث زیادی هم داریم که به برخی از این احادیث اشاره می کنیم اما متاسفانه این نکته مثبت وارزشی نیز در پاره ای موارد در جامعه،رنگ باخته است.در حال که در متون ادبی قدیم که در اصل آیینه ای از جامعه است؛این امر به وفور منعکس شده تا جایی که بیهقی می گوید:«هیچ مردم پاکیزه اصل ،حق نعمت مصطنع ومنعم خویش را فراموش نکند.»(تاریخ بیهقی،ص698)
قال النبی (صلى الله علیه و آله) یؤتى بعبد یوم القیامة فیوقف بین یدی الله (عز و جل) فیؤمر به إلى النار، فیقول أی رب أمرت بی إلى النار و قد قرأت القرآن فیقول الله أی عبدی إنی أنعمت علیک فلم تشکر نعمتی. فیقول أی رب أنعمت علی بکذا فشکرتک بکذا، و أنعمت علی بکذا و شکرتک بکذا، فلا یزال یحصی النعمة و یعدد الشکر، فیقول الله (تعالى) صدقت عبدی إلا أنک لم تشکر من أجریت لک نعمتی على یدیه، و إنی قد آلیت على نفسی أن لا أقبل شکر عبد لنعمة أنعمتها علیه حتى یشکر من ساقها من خلقی إلیه. امالی طوسی ۴۵۰
وَ قَالَ ص لَمْ یَشْکُرْ مَنْ شَکَرَ اللَّهَ وَ مَنْ لَمْ یَشْکُرْ عَلَى الْیَسِیرِ لَمْ یَشْکُرْ عَلَى الْکَثِیر مستدرک ۱۲/۳۵۸
من لم یشکر الناس لم یشکر الله این روایت در منابع متعدد اهل سنت و به نقل از ابی هریره، ابی سعید خدری و نعمان بن بشیر نقل شده است. سنن ترمذی باب ما جاء فی الشکر لمن احسن الیک و مسند احمد حدیث نعمان بن بشیر
عن محمود بن أبی البلاد قال سمعت الرضا ع یقول من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر الله عز و جل عیون اخبار الرضا ۲/۲۴
خلاصه این که لزوم سپاسگزاری از ولی نعمتان،مورد اتفاق همه ی مسلمانان است و به قول بیهقی«کفران نعمت شوم باشد.»(تاریخ بیهقی،ص400)
«...گذشته شد بجوانی روزگارش در ناکامی،و عاقبت کفران نعمت همین است.ایزد عزّذکره ما را وهمه مسلمانان را در عصمت خویش نگاه داراد و توفیق اصلح دهاد تا بشکر نعمت های وی و بندگان وی که منعمان باشند،رسیده آید...»(تاریخ بیهقی،ص403)
نکته قابل توجه این که در تاریخ بیهقی،نصیحت و خیرخواهی نوعی شکر نعمت محسوب می شود«...البته نصیحت باز نگیرم و کفران نعمت نورزم»(تاریخ بیهقی،ص644)
 
 
-عفو هنگام قدرت
پیامبر اکرم می فرماید: بهترین کارها سه چیز است:تواضع به هنگام دولت،عفو به هنگام قدرت وبخشش بدون منت .در ضرب المثل های فارسی هم داریم که لذتی که گذشت دارد،انتقام ندارد؛ابوالفضل بیهقی نیز نه تنها گذشت در زمان قدرت واقتدار را می پسندد که آن را باعث رشد و بزرگی نام می داند و برای اثبات حرف خود،بوسهل زوزنی را که از حسنک وزیر انتقام میگیرد مثال می زند که این انتقام چگونه باعث استخفاف خود بوسهل شد.«مردمان بزرگ نام بدان گرفتند که چون بر دشمن دست یافتند،نیکویی کردند که آن نیکویی بزرگتر از استخفاف باشد و العفو عند القدرة سخت ستوده است و نیز آمده است در امثال که گفته اند:اذا ملکت فاسجح؛اما بوسهل چون این واجب نداشت و دل بر وی خوش کرد بماکافات،نه بوسهل ماند ونه حسنک.»(تاریخ بیهقی،؛ص53)
 
-از دیگر موارد ذکر شده در تاریخ بیهقی می توان به نکوهش تکلفهای بیجا در مراسم عروسی اشاره کرد؛موردی که متاسفانه بیماری فراگیر جامعه ماست و یکی از دلایل افزایش سن ازدواج و شیوع برخی منکرات در جامعه را می توان جشن ها و مراسم پرهزینه عنوان کرد.
«...از خاندانی با نام زن خواست و در عقد نکاح و عرس تکلف های بی محل نمود،چنان که گروهی از خردمندان پسند نداشتند.»(تاریخ بیهقی،ص403)
 
-یاری دادن به مسلمانان فریضه و واجب است«...بر ما فریضه بود مسلمانان را فرج دادن.»(تاریخ بیهقی،ص655)
-عدم پیروی از حرص و آز«...تمام مردی باشد که چنین تواند کرد و گردن حرص و آز بتواند شکست»(ص404)
 
 
نتیجه
حاصل سخن آن که فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی فرهنگی است غنی و پربار؛به گونه ای که حتی مهاجمان به ایران زمین را نیز  مجبور به پذیرش این فرهنگ و سبک و شیوه زندگی کرده است.
 
از جمله این مهاجمان می توان به غزنویان،سلجوقیان و مغولان اشاره کرد.قرن پنجم هجری که زمان نگارش کتاب تاریخ بیهقی نیز هست،عصر حاکمیت اقوام بیگانه –غزنویان و سلجوقیان-بر ایران زمین است ،اما ارزش های حاکم جامعه این اقوام را در خود هضم کرده و با سبک زندگی اسلامی-ایرانی به حیات خود ادامه می داده است.اما متاسفانه بنا به دلایلی که مجال ذکر آن ها نیست،فرهنگ غنی ما در مواجهه با فرهنگ نوپا و اومانیستی دنیای غرب در برخی موارد دچار تزلزل شده است که بجاست با بازخوانی و عمل به متون پربار گذشته مان ضمن تجدید حیات فرهنگی ،الگویی مناسب به جامعه ی جهانی به ویژه جامعه اسلامی در جهت سبک زندگی مناسب،ارائه دهیم.
 
پایان
 
منابع
-بیهقی،ابوالفضل؛تاریخ بیهقی،تصحیح دکتر خلیل خطیب رهبر،انتشارات مهتاب(دوره 3جلدی)،چاپ پنجم،تهران:1375
- شهیدی،سید جعفر؛ترجمه نهج البلاغه،نشر علمی –فرهنگی،چاپ دهم،تهران:1376
-قرآن کریم
-مقدس نیا،سید محمد و محمد مهدی محمدی؛آداب معاشرت،منتشر شده در پایگاه اینترنتی مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
منابع اینترنتی:
-www.mbahrami.ir
- daneshnameh.roshd.i
- http://farsi.khamenei.ir/
 
نظرت را بنویس
comments

نمایندگی گارمین

با سلام مطلب مفیدی بود. متشکرم.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما