گفتگو با محمد عبدی زاده در باره سینما وآخرین فیلم اش « فهرست مرگ »

محمد عبدی زاده یکی از کارگردانان سینمای ایران است که چندی قبل فیلم «دوال» را شهرستان های غرب خراسان کارگردانی کرد (منبع1) ، (منبع2) و به تازگی نیز تصمیم دارد برای ساخت فیلم جدیدش از ظرفیت های موجود در هنرمندان و لوکیشن های موجود درسبزوار و خراسان بهره بگیرد.(منبع) اما در حال حاضر مشغول تولید فیلم دیگری به نام «فهرست مرگ است» که در تهران فیلم برداری شده است.
 
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه سید مهدی محسنیان فر یکی از جوانان سینمادوست سبزواری به همین مناسبت به سراغ این کارگردان جوان کشورمان رفته و مصاحبه مفصلی را با وی ترتیب داده است.
 
در ادامه متن کامل گفتگوی سید مهدی محسنیان فر با محمد عبدی زاده را مطالعه خواهید کرد:
 
گفتگو با محمد عبدی زاده در باره سینما وآخرین فیلم اش « فهرست مرگ »
 
 از نظر محمدعبدی زاده سینما چه تعریفی دارد؟
- سینما ... برای من سینما تمام زندگی است و حاضرم به خاطرش بمیرم ... راستش من همه زندگی ام روا دادم تا سینما را داشته باشم . و از این بابت هم پشیمان نیستم و اگر قرار باشد دوباره تصمیم بگیرم ، باز هم همین تصمیم را خواهم گرفت . 
 
 
اصلاً سینمای محمد عبدی زاده به دنبال چیست؟
- من ایمان دارم که سینما آنقدر ارزشمند است که باید به خاطرش جانم را فدا کنم ، اما آنقدر هم ارزشمند نیست که بخواهم انسانیت را فدایش کنم . من در حیطه مسئولیتم کسی را نا امید نمی کنم و بخاطرسینما آزارش نمی دهم . به نظر من سینما باید انسانیت را ترویح کند. سینما باید مهربان باشد و سینماگر می بایست پیامبرگونه رفتار کند. سینمای من به دنبال معنویت و انسانیت است، نه جایزه گرفتن ، نه فروش میلیاردی به هربهایی ومعروفیت با هر حربه ای !
 
 
آیا از روند فیلمسازی خودتان راضی هستید ؟
- گاهی بله و گاهی هم نه ... اما این راهی هست که من خودم انتخاب کردم و با آگاهی تمام هم انتخابش کردم . پس با مشکلات و مصیبتهای پیش رو هم یا کنار می آیم، یا با آن ها مبارزه می کنم . یکی از دوستانم به شوخی به من می گوید ، تو مصیبتی . درست هم میگوید ... اما من این مصیبت را دوست دارم، چون هنرمند بودن همیشه با مصیبت کشیدن همراه است و بس ، و من این مصیبت ها را تحمل می کنم.
 
 
ـ به طور کلی ایده اصلی فهرست مرگ از کجا آمد ؟
- این موضوع واقعا به خیلی چیزها بستگی دارد. بیشتر مواقع اتفاقی که می افتد این است که تو به دنبال فهم موضوعی هستی و با خودت کلنجار می روی . سپس سرت را به دیوار می کوبی و بی خیال می شوی و به سراغ موضوع دیگری می روی . اما می بینی این موضوع تو را رها نمی کند و دوباره بر می گردی . من معمولا ایده های زیادی در سرم دارم ، اما به نوبت به سراغشان می روم و این بار نوبت فهرست مرگ بود . موضوعی مثل شکنجه ! مگر می شود به راحتی از آن گذشت . من هم نتوانستم. اگر هم می خواستم بگذرم این موضوع بود که مرا رها نمی کرد. دوست داشتم به شکنجه بپردازم و از انسانهایی حرف بزنم که از شکنجه کردن لذت می برند و در مقابل انسانهایی که ترسی از شکنجه شدن و عذاب کشیدن ندارند، چون به هدفی که انتخاب کرده اند ایمان کامل دارند. مثل خیلی از قهرمانان این فیلم. مثل همه قهرمانان و ستم دیدگان تاریخ که مقابل ظلم و ستم ایستادند . جانشان را فدا کردند اما هیچ وقت نه لرزیدند و نه تسلیم شدند. می دانستم که کار سختی در پیش دارم و از طرفی هم اصرار داشتم فیلم در یک مکان واقعی تولید بشود. من اصولا دکور و یا محل های جعلی را دوست ندارم. رفتم سراغ مکان اصلی و هدف گیری کردم و تیرم را شلیک کردم تا فهرست مرگ ساخته شود. هزار بار مردم و زنده شدم . اما تیرم درست به هدف نشست و بالاخره توانستم فیلم را بسازم. 
 
 
ـ بعد از این که ایده اصلی شکل گرفت . چه مراحلی را برای نوشتن فیلمنامه طی می کنید ؟
ایده اصلی شکنجه است که از چند سال پیش در ذهنم حک شده بود . تقریبا از زمان ساخت مجموعه «اسیر در زنجیر دروغ» فیلمنامه فهرست مرگ به مرور شکل گرفت . نگارش شد . به دفعات بازنویسی و هر روز پر رنگتر و قوی تر از همه نوشته هایم شد . راستش امیدی هم به ساختنش نداشتم ، اما می نوشتم . تا این که یه جنون، یه شوخی،  باعث شد فیلمنامه کامل بشود و همان جنون هم باعث ساخته شدنش شد . فیلم در شرایط بسیار سخت و با بودجه بسیار ناچیزی ساخته شد و من بی نهایت از آن راضی هستم. البته فداکاری عده ای از همراهان و دوستانم هم مزید بر علت شد که از همه زحمات و مهربانی آنها سپاس گزارم.
  
 
ـ فهرست مرگ دنبال چیست و شما با ساخت این اثر به دنبال چه چیزی بودید ؟
فهرست مرگ به دنبال احیای مرام و منش قهرمانی و پایداری انسانهای آزاده است . این فیلم ادای دین می کند به همه مبارازانی که به خاطر عدالت و آزادی خواهی به مبارزه با طلم و ستم می پردازند . جانشان را فدا می کنند اما از هدفشان دور نمی شوند .  فهرست مرگ ،  قصّه نیست، نردبان است. نردبان آسمان. آسمانِ نهانِ درون که در ژرفا و پهناوری کم از آسمان برون نیست.
 
 
ـ حرف فهرست مرگ چیست ؟
واقعش این است که زمانه پر رنجی که در آن به سر می بریم برداشت های مرا هم خَش انداخته و از رویداد ها نه فقط آنچنان که بوده اند بلکه آنچنان که برمن گذشته اند، سخن میگویم. بعبارت دیگر خاطرات زندان و زندانیان در فهرست مرگ پیش از آنکه به یادها و رویدادهای گذشته استوار باشد سازنده معناهایی ازدیروز است که از درون نیازها و خواستهای امروز سربر میکشند. رنجی که یادآوری بعضی خاطرات به همراه دارد نیز تأثیر خودش را میگذارد. فرض کنیم در گذشته های دور با پدر و مادر و «دوست»ی، وسائلی را جا به جا کرده، در رَفه گذاشته و جایی انبار کرده ایم.
بعدازسالیان دراز که به آن سر می زنیم چه بسا آن وسائل، بید زده، بوی نا گرفته یا پر از گرد و خاک و تار عنکبوت شده است. می خواهیم ببریم توی آفتاب پهن کنیم. نمی توانیم. 
 
 
ـ شخصیت های اصلی فیلم چگونه شکل گرفتند ؟
کلنجار رفتن با شخصیتها بخشی ازکار من است . قرار نیست شخصیت وقتی شکل گرفت یاغی گری کند. من شخصیتهای فیلم هایم را مهار می کنم و به کسی باج نمی دهم . نه شخصیت فیلمم و نه  بازیگران فیلمم . اما کم کم با آن ها دوست میشوم و همراهیشان می کنم . مدام آن ها را محک می زنم . می خواهم بدانم شخصیت من درحال شکنجه شدن چه حسی دارد و یا در حال شکنجه دادن چگونه  رفتار می کند. همینظور بعضی از بازیگرانم که مدعی هستند و این که بی ادعا، چه می کنند به مرور و پنهانی کشفشان می کنم و این کشف و شهود باعث شکل گیری شخصیت و انتخاب بازیگر مورد نظرم برای شخصیت مورد نظر می شود. گاهی نیز با همان نگاه اول بازیگر مورد نظرم را انتخاب می کنم و به هیچ عنوان هم تغییرش نمی دهم و در فهرست مرگ این اتفاق افتاد . من برای اولین بار که مهدی را دیدم می دانستم که شخصیت بدمن فیلمم را پیدا کردم . اصلا بر اساس خصوصیاتی که  مهدی  داشت ، شخصیت مامور شکل گرفت .
 
 
ـ در طول ساخت فیلم از چه چیزی لذت می برید ؟
خُب مهم ترین هدفی که می خواستم به آن برسم پاسخ به این حس بود  که « چه چیزی اتفاق خواهد افتاد» بود ؟ . فکر می کنم بخشی از این اتفاق به خاطر روش خاص من برای نزدیک شدن به این فیلم بود . اول فهرستی از چیزهای که می خواستم تهیه کردم و با آنها کلنجار رفتم تا در داستان کلی به درستی کنار هم قرار بگیرند. بعد با مشکلات فیلمسازی مستقل دست و پنجه نرم کردم. چون اصرارعحیبی دارم که مستقل کارکنم و این یعنی مشکل و خوشبختانه مخاطب متوجه این مشکلات نیست . اما واقعا برای من چالش بزرگی است . سپس نوبت به انتخاب بازیگران و سایر عوامل می رسد و من در این فیلم به خصوص دوست داشتم دست به یک ریسک بزرگ بزنم. اول بهترین یارم رو که فیلمبردارم بود انتخاب کردم . جوانی هنرمند و کار بلد و بعد از آن انتخابهای سخت و طاقت فرسا که سه ماه طول کشید ، یعنی انتخاب همه بازیگرانم را از میان هنرجوهای خودم . با دقت آنها را کنار هم چیدم و شکل دادم . البته چند نفرازدوستان که تجربیات اندکی داشتند هم به من ملحق شدن و با همه آنها هم تمرینات لازم را انجام دادم . خب .  همه این اتفاقات یعنی لذت من از سینما.
 
 
ـ به چه دلیل در این فیلم از بازیگران آماتور استفاده کردید ؟
همان جنون و دیوانگی و یا بهتر است بگویم علاقه شدیدم به استقلال و تجربه گرایی باعث این موضوع شد. خیلی ها مرا ترساندند و گفتند که این کار با این بازیگران شدنی نیست . اما من ایمان داشتم که بهترین فیلمم را با بازیگران غیرحرفه ای خواهم ساخت . من به خودم و انتخابم ایمان دارم و برای همین هم از برنامه کاری که برای خودم می نویسم وحشت نمی کنم . به سراغ بازیگران آماتور رفتم تا به خودم ثابت کنم که می توانم و توانستم . چون سینمای من نزدیک به مستند است و با واقعیتهای جامعه آمیخته شده بنابریان من به دنبال آرتیست نیستم به دنبال همراهان خوب هستم.
 
 
ـ آیا از ساخت این فیلم راضی هستید ؟
البته که راضی ام . چون از اول می دانستم قرار است چه اتفاقی برایم بیفتد . کلی اذیت شدم . تحقیر شدم . جفا دیدم و بی مهری همراهانم را تحمل کردم . اما تجربه هم کردم . من با تمام قدرتم ایستادم تا فهرست مرگ کامل بشود و حالا در میان تصاویر گرفته شده ، انبوهی از همه زیبایی ها و زشتی هارا می بینم که مواد لازم برای شکل گرفتن یک فیلم خوب است.
 
 
ـ فهرست مرگ در چه مرحله ای است ؟
فیلم دارد تدوین می شود و مراحل فنی را سپری می کند ... من اصولا در زمان پیش تولید و پس از تولید کند هستم و با حوصله پیش می روم . این همه زحمت نکشیدم که با عجله مراحل فنی را سپری کنم . مراحل فنی باید با دقت  و حوصله پیش برود و من هم دارم همین کار را می کنم .  
 
 
ـ برنامه بعدیتان چیست ؟ 
این بخش خیلی سخته . هزارتا برنامه دارم . اما نه ، در تدارک ساخت سریال «همه مردان رئیس جمهور هستم»  و اگر این اتفاق به هر دلیلی کند پیش برود نقشه ذهنم را تغییر می دهم و بلافاصله استارت تولید فیلم سینمایی « بی بازگشت »  را می زنم .
 
 
ـ حرف آخر ؟
حرف آخر ... حرف آخر اینکه تشکر از مجله محترم اسرارنامه و به خصوص شما جناب محسنیان عزیز که همیشه یارو یاور من هستید و با پوشش رسانه ای فعالیت هایم، حمایتم می کنید . همینطور صادق، شاهین، مهدی، رضا، حمد و هادی و سایر همکاران و همراهان خوبم  و همه کسانی که کمکم 
کردند و همه آنهایی که کمکم نکردند و سد راهم شدند . اما من از آن سدها عبور کردم و به لطف یزدان پاک فیلم «فهرست مرگ » را به سرانجام رساندم و این حرف آخرم است ... والسلام
 
 
برای مطالعه مطالب بیشتر از سید مهدی محسنیان فر هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

نشست تخصصی محمد عبدی زاده کارگردان سینما و تلویزیون ایران با علاقه مندان بازیگری در خراسان

 

 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما