گذرِ فرهنگ و هنر یا گذر از فرهنگ و هنر!

 علی نورآبادی/ مجله اینترنتی اسرارنامه

مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی هفته گذشته در دیدار با فرماندار با صراحت کامل گفت:

"گذر فرهنگ و هنر در مشهد و نیشابور از مدت ها قبل ایجاد شده و سبزوار برای جانمایی این طرح فرهنگی هنوز محلی را معرفی نکرده است. فرصت طلایی در حال اتمام است ما نمی خواهیم این اعتبار از سبزوار خارج شود، برای آخرین بار نشستی با شهردار و اعضای شورای اسلامی  برگزار شود تا اتمام حجت انجام شود."

فرماندار محترم هم در این دیدار با همان صراحت گفته بود: " به نظر بنده در ایجاد گذر فرهنگ و هنر اراده شهرداری ضعیف است و اراده جدی در شهرداری برای حل موضوع گذر فرهنگی نمی بینم."

اوایل هفته گذشته بکی از اعضای محترم شورای شهر نیز در مطلبی نوشت:

"در جلسه ای که در استان برای طرح مجتمع فرهنگی برگزار شده، ریاست شورا نه خودش حضور داشت، نه نماینده ای معرفی کرد؟!  اما این عدم حضور، مانع مطالبات بعدی نمی شود. مطمئنا در آینده اگر کوچکترین مشکلی در خصوص طرح  وجود داشته باشد اول از همه شورای شهر در مقام سوال است. برای همین به عنوان عضوی از شورا لازم است و البته امیدوارم پاسخ سوالات و ابهاماتم را دریافت کنم."

هفته گذشته همچنین خانه امام جمعه محترم که جزو خانه های تاریخی و در بافت تاریخی شهرستان بود در سکوت مطلق و بی اعتنایی مسئولان، متاسفانه تخریب شد. این خانه علاوه بر قدمت تاریخی، محل اقامت مقام معظم رهبری و دیگر علمایی که در سال های گذشته به سبزوار آمده بودند، نیز بود.

آيا نمي شد اين خانه را با مرمت و ثبت در فهرست آثار ملي به عنوان يک اثر تاريخي براي سبزوار حفظ کرد؟

این، نخستین و دومین و سومین بار نیست که با کوتاهی و غفلت ما ظرفیت ها و فرصت های شهرستان دارد از دست می رود. با همین کوتاهی ها و غفلت ها ثبت ملی روز بیهقی در سال 84 از دست رفت. با همین کوتاهی ها و غفلت ها  هنوز هیچ کاری برای کتابخانه مرکزی سبزوار صورت نگرفته است. با همین کوتاهی ها و غفلت ها تصویب و اجرای طرح "پردیس جامع فرهنگی بیهقی" مسکوت ماند و فراموش شد. با همین غفلت ها و کوتاهی ها سبزوار جزو شهرهای نمونه گردشگری قرار نگرفت. با همین کوتاهی های و غفلت ها خانه های تاریخی شهرستان یکی پس از دیگری در روز روشن،  تخریب می شود. با همین کوتاهی و غفلت ها سبزوار هنوز هیچ اثر ثبت شده جهانی در یونسکو ندارد. با همین کوتاهی و غفلت ها کاروانسراها، سراهای سنتی، قناتها و یخدانها در حال ویرانی است. و با همین کوتاهی ها و غفلت ها.... بگذریم. امروز آثار میراث فرهنگی و تاریخی خود را تخریب می کنیم و یا در برابر ویرانی آنها بی اعتنا هستیم اما فردا برای تک تک این آثار حسرت خواهیم خورد که چرا غفلت کردیم و آن آثار را حفظ نکردیم.

اما حدود یک سال از طرح "گذر فرهنگ و هنر" می گذرد و در حالی که این طرح در مشهد و نیشابور عملیاتی شده اما در سبزوار هنوز جایی برای آن مشخص نشده است. بعد از یک سال هنوز بین مسئولان برای جانمایی "گذر فرهنگ و هنر" اختلاف وجود دارد و هر کسی سعی می کند مسئولیت آن را از سر خود باز کند و به گردن دیگری بیندازد. جالب تر این که مسئولان مختلف به جای این که با هم بنشینند و همه طرح ها و مکانها را بررسی و بهترین گزینه را انتخاب کنند و به جای این که برای اجرایی شدن آن فکری بکنند، در فضای مجازی و غیر مجازی علیه همدیگر پیام و جوابیه و نامه می دهند. یعنی مسئولان بعد از این همه مدت نفهمیده اند که پیام و جوابیه پراکنی علیه یکدیگر در فضای مجازی در شان و جایگاه یک مسئول اجرایی نیست!

 مسئولان اجرایی باید با گفتگو و تعامل، مسائل و مشکلات مطرح شده در رسانه ها را حل کنند نه این که خودشان منشا مشکلات تازه باشند. این از ساده ترین و ابتدایی ترین اصول مدیریت است، یعنی مسئولان ما این اصول اولیه را هم نمی دانند.!

بر اساس گفته مسئولان مختلف، ظاهرا دو مکان اصلی برای اجرای طرح گذر فرهنگ و هنر در نظر گرفته شده و اختلاف بر سر این دو مکان است؛ محوطه مجتمع فرهنگی اسرار و کاروانسرای عرب ها. بد نیست نگاهی به این دو مکان پیشنهادی داشته باشیم:

1محوطه مجتمع فرهنگی اسرار

گفته اند محوطه مجمتع اسرار در صورتی برای اجرای گذر و فرهنگ و هنر مناسب است که دیوار آن برداشته شود. یعنی اول باید دیواری را که وجود دارد، تخریب شود. علاوه بر این، طبیعتا محیط و فضای گذر فرهنگ و هنر باید فرهنگی باشد، آیا محوطه بیرونی مجتمع اسرار، فضای مناسبی برای این کار است؟ و بعد، راه اندازی گذر فرهنگ و هنر از دو حال خارج نیست؛  یا باید غرفه ها و سازه های جدید ساخت که در این صورت هزینه این غرفه ها و سازه ها را چه کسی قرار است  بدهد؟ مگر نه این است که همه از نداشتن اعتبار و بودجه شکایت می کنند؟ آیا می خواهند با این کار، هزینه جدیدی بتراشند؟ و یا باید چادر بزنند و غرفه های موقتی برپا شود. برپایی سازه های موقتی نه در شان فرهنگ و هنر است و نه مناسب این کار. آیا خود حضرات حاضرند در سرما و گرما و باران و برف، چند ساعت زیر چادر یا سازه های موقتی به کار مشغول باشند؟ ظاهرا آنچه از گذر فرهنگ و هنر در ذهن برخی مسئولان و مدیران است، برپایی نمایشگاهی موقتی است. اشتباه نشود، هدف از طرح گذر فرهنگ و هنر، راه اندازی، تجمیع و رونق کسب و کارهای فرهنگی و هنری است نه برپایی یک نمایشگاه. این کسب و کارها باید دائمی باشد تا به جایی برسد نه نمایشگاهی.

2کاروانسرای عرب ها

به نظر می رسد بهترین مکان برای راه اندازی گذر فرهنگ و هنر، یکی از کاروانسراها یا سراهای سنتی داخل شهر است، به چند دلیل:

1با راه اندازی گذر فرهنگ و هنر، حداقل از تخریب و ویرانی یکی از کاروانسراها و سراهای سنتی جلوگیری می شود و آن را کاروانسرا احیا می کنیم. وضع اسفناک کاروانسراها و سراهای سنتی شهر را همه می دانیم و نیاز به توضیح بیشتر نیست. شهرهای دیگر به دنبال بهانه اند تا آثار تاریخی خود را از تخریب نجات دهند و احیا کنند. اما انگار مسئولان ما برعکس عمل می کنند و دنبال فرصت و بهانه اند تا اين آثار، تخريب  شوند و از شر آنها راحت شوند.

2معماری و فضای کاروانسراها و سراهای سنتی بسیار مناسب برای راه اندازی گذر فرهنگ و هنر است.

3ان شا الله اگر گذر فرهنگ و هنر در یکی از کاروانسراها و سراهای سنتی راه اندای شود، دائمی خواهد بود. بدیهی است که پا گرفتن و رونق هر کسب و کاری نیاز به زمان دارد و اولین شرط آن هم این است که از نظر مکان و جا مطمئن و قطعی باشد.

4می توان همه کسب و کارهای فرهنگی و هنری شهر را در یک مکان تجمیع کرد چون کاروانسراها و سراهای سنتی معمولا غرفه های زیاد و مناسبی برای این کار دارند. حتی اگر یک کاروانسرا کم باشد چه بهتر، می توان دو کاروانسرا و سرای سنتی را برای این کار اختصاص داد.

به هر حال تصمیم با مسئولان است و اصحاب فرهنگ و هنر شهرستان چشم انتظار تدبیر آقایان هستند. مسئولان محترم در سخنرانی ها و مصاحبه ها خیلی خوب درباره فرهنگ و هنر سخن می گویند و وعده های زیادی می دهند اما پای عمل که می رسد، می لنگند. متاسفانه به نظر می رسد رویکرد برخی مسئولان در سال های اخیر بیشتر از آن که "احیا"، "بازسازی" ، "راه اندازی"  و "رونق" باشد "تخریبی" و "تعطیلی" بوده است. مثلا نمایشگاه رسانه ها که سه سال با خون دل بچه های رسانه راه اندازی شده بود و برگزار می شد همین که قرار می شود شهرداری نمایشگاه را برپا کند با لطایف الحیل و زیرکی - پس از چند بار به تعويق انداختن - آن را به تعطیلی می کشاند؛ یعنی خواسته یا ناخواسته کاری می کند که تعطیل شود. یا بعد از چند سال معطلی، کاری می کنیم که قرارداد سرای معمارزاده فسخ و باطل شود. این قرارداد، چند سال در شهرداری مسکوت مانده و فراموش شده بود اما متاسفانه همین که بحث فسخ آن می شود چنان با سرعت و مشتاقانه این کار را می کنیم که انگار منتظر چنین لحظه ای بودیم تا بلافاصله آن را باطل کنیم و یا خانه های تاریخی یکی یکی در روز روشن و جلو چشم ما تخریب می شود و عین خیال مان نیست و تکانی نمی خوریم

 

مسئولي که در تمام دوره مديريتش رنگ رسانه را هم به خود نديده و به افکار عمومي پاسخگو نبوده است در روز خبرنگار از خبرنگاران تجلیل و سخنان بلیغی در ضرورت و اهمیت رسانه ها ایراد می کنند. یا ما که سالها از فلان هنرمند خبری نداشتیم و شاید اصلا اسمش را هم نشنیده بودیم، سراسیمه به ملاقاتش می رویم. بر پیشانی اش بوسه می زنیم و عکس می گیریم و در فضای مجازی منتشر کنیم تا نشان دهیم که حامی هنرمندان هستیم.

یا در دفترمان با بچه هایی که بی ریا و بی هیاهو در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری فعالیت می کنند، دیدار می کنیم و درباره ظرفیت های گردشگری سبزوار منبر می رویم.  یا همین که بحث نامگذاری خیابانها می شود، شبانه برچسب های قرمز با کلمه "شهدا" روی تابلوهای خیابانها و کوچه ها می چسبانیم که بگويم ما هم براي شهدا کاري کرديم. مردم این کارهای صوری و موج سواری ها را باور کنند یا آن عملکرد را. اصحاب فرهنگ و هنر حرف را باور کنند یا عمل را. شهردار و شورای شهر و دیگر مسئولان محترم به هر دلیلی اگر نمی خواهند و یا نمی توانند کاری در حوزه فرهنگ و هنر انجام دهند لااقل با این حرکات و سکنات به شعور مردم و اصحاب فرهنگ و هنر توهین نکنند. مسئولان محترم هر چقدر که مي خواهند از اين کارهاي نمايشي بکنند اما در جريان باشند که اين کارها "موج سواري" است نه کار فرهنگي. این گونه کارها بیشتر از آن که "فعالیتی" در حوزه فرهنگ و هنر محسوب شود، "فعال نمایی" است.

کار فرهنگي يعني اين که گذر فرهنگ و هنر يک سال معطل نماند. کار فرهنگي يعني اين که نمايشگاه رسانه ها را استاني و ملي کنيم نه آن که تعطيل شود. کار فرهنگي يعني اين که با چنگ و دندان هم که شده، سراي معمارزاده را در قلب شهر حفظ کنيم. کار فرهنگي يعني اين که نگذاريم خانه هاي فرهنگي يکي پس از ديگري تخريب شود. و...

به هر حال بعد از گذشت یک سال هنوز مسئولان گرفتار چه کنم چه کنم هستند و این فرصت نیز دارد از دست می رود. آیا پیدا کردن یک مکان این همه سخت است و باید یک سال طول بکشد؟ چطور است که برای تعویض خیابانها و کوچه ها به سرعت، طرح دو فوریتی می دهیم و به سرعت هم تابلوش را تهیه و نصب می کنیم اما جانمایی گذر فرهنگ و هنر باید یک سال طول بکشد؟ این دوگانگی در عمل، نشان از چیست؟ آیا این تناقض، نشان از آن ندارد که اگر بخواهیم و رای مان باشد کارها شدنی ست. اگر بخواهیم دادن طرح، تصویب و اجرایی شدن آن در نصف روز انجام شدنی است اما اگر نخواهیم ساده ترین کارها هم نه یک سال بلکه سالها طول خواهد کشید و هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.

خلاصه این که مکان یابی برای گذر فرهنگ و هنر، کار چندان سخت و بزرگی نیست که از عهده مسئولان شهری برنیاید و یا یک سال طول بکشد و بعد خدای نکرده به دلیل کوتاهی ها و غفلت ها فرصت از دست برود. حل مسائل شهر و مشکلات مردم با همفکری، تعامل و همکاری مسئولان و نهادهای مختلف امکان پذیر است نه با لج بازی و بکش بکش. وقتی که مسئول شهری می شویم یعنی اینکه آنقدر رشد فکری و روحی کردیم که با افراد مختلف و نهادهای دیگر همفکری، همکای و تعامل داشته باشیم. لج بازی، تنگ نظری، خودمحوری و حاشیه سازی بیشتر از آن که نشانه قدرت فرد باشد نشانه ضعف اوست. کسی که از نظر روحی و فکری به بلوغ رسیده باشد هیچ نیازی به این دعواها و هیاهوهای پوچ و بیهوده ندارد. این دعواها و حاشیه سازی ها برای مسئولان اجرایی، سم مهلک است. اولین ضرر آن، این است که مسئولان را از کار اصلی خود بازمی دارد. کسی که واقعا اهل کار باشد هیچ نیاز به این دعواها و حاشیه سازی ها ندارد. چون آنقدر کار زمین مانده هست که اصلا وقتی برای این دعواها نمی ماند.

مسئولان محترم اگر مانند ديگران، هنر فرصت سازي براي سبزوار را ندارند لااقل  فرصت سوزي نکنند و از امکانات بوجود آمده استفاده کنند

 

مطالب مرتبط با این یادداشت به قلم علی نورآبادی/ کلیک کنید

*گذرهای فرهنگ و هنر از طرح تا اجرا

*سراهای سنتی هم به اندازه خانه های تاریخی ارزشمنداند

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما