همدلی و همراهی ادارات سبزوار و مشکلات کوی گلستان

نشستند و گفتند و برخاستند...

علي نورآبادي/مجله اینترنتی اسرارنامه 
 
"در سي و ششمين جلسه کميسيون عمران و توسعه شهري شوراي شهر بررسي شد:

- پيش نويس تفاهم نامه شهرداري سبزوار و اداره کل راه و شهرسازي خراسان رضوي درباره تهيه طرح تفصيلي ويژه بافت تاريخي فرهنگيمسئولان

- نامه شهرداري درباره فسخ قرارداد طرح مطالعات بازآفريني محله کوي گلستان با دانشگاه حکيم سبزواري"
 
چهارشنبه هفته پيش (9 مرداد 98) وقتي اين خبر در رسانه منتشر شد ناخودآگاه به ياد اين شعر حکيم فردوسي افتادم: 
"پي مصلحت مجلس آراستند/ نشستند و گفتند و برخاستند"
 
سالهاست که مسئولان محترم مي خواهند طرحي براي ساماندهي و بازسازي کوي گلستان تهيه کنند. دو رقمي شده است، يعني بيش از 10 سال (از سال 87 و شوراي  قلب زخمیشهر سوم) است که دارند طرح تهيه مي کنند. هر بار هم تهيه طرح را به يکي و جايي ارجاع مي دهند. اگر بخواهيم همه آنها را بياوريم يادداشت بلند بالايي مي شود و از حوصله بيرون است. اگر به همين ترتيب ادامه يابد ان شا الله تعداد سالها سه و چهار رقمي هم خواهد شد. هر روز که مي گذرد، ماجرا جالب تر مي شود.
 
 سه سال پيش قرارداد مي بندند که طرحي تهيه کنند و در سه سال گذشته هر وقت از آنها درباره وضع وخيم کوي گلستان پرسيده مي شد، با گردن افراشته مي گفتند: "داريم طرح بازآفريني کوي گلستان را تهيه مي کنيم. اين طرح به زودي آماده مي شود و بازآفريني کوي آغاز خواهد شد." حالا بعد از سه سال، خودشان نامه مي زنند و درخواست لغو قرارداد را مي دهند و شوراي شهر هم قرارداد را فسخ مي کند. 
 
چند وقت ديگر دوباره، دور هم مي نشينند و با جاي ديگر قرارداد جديد مي بندند و.. اين تسلسل باطل، خدا مي داند تا کي قرار است ادامه يابد. پس اين طرحها کي قرار است عملي شود؟ و کي قرار است عملي کند؟
 
باز شدن گره کوي گلستان فقط به دست مسئولان سبزوار است نه استان و نه حتي کشور. البته اگر واقعا بخواهند کاري بکنند. تا وقتي که آنها نخواهند اگر 100 تا طرح هم تهيه شود و 100 سال بگذرد هيچ اتفاقي نمي افتد. بنده خدايي مي گفت: کوي گلستان به خاطر کوتاهي ها و غفلت ها به يک ميدان مين تبديل شده است و هر روز که بگذرد بدتر مي شود. مسئولان سبزواري مي ترسند وارد کوي گلستان شوند. کدام يک از مسئولان سبزوار حاضرند وارد ميدان مين شوند؟ مسئولان سبزواري از يک کيلومتري کوي گلستان هم رد نمي شوند چه برسد که وارد اين ميدان شوند و بخواهند کاري بکنند. 
 
آنها چنان گرفتار روزمرگي هستند که اصلا وقت نمي کنند به اين چيزها فکر کنند. بازسازي کوي گلستان دردسر و زحمت دارند و آنها نمي خواهند خودشان را به زحمت بيندازند. کوي گلستان، "قلب زخمي سبزوار" است و تا اين زخم عميق، جراجي نشود شهر پيشرفت نمي کند. مسئولان محترم، مي دانند چه مي کنند و اصلا مي خواهند کاري بکنند؟ 
 
به هر حال ده سال است که جلسه مي گيرند. قرارداد مي بندند. تفاهم نامه امضا مي کنند. وعده و وعيد مي دهند. حرف مي زنند و مصاحبه مي کنند. قراردادهايي را که خودشان بسته اند، به دست خودشان فسخ مي کنند. واقعا مسئولان محترم، مردم را چي... فرض کردند. ماجرا از حالت جدي خارج و به طنز تبديل شده است البته طنزي تلخ. 
 
اگر عملکرد مسئولان و نهادهاي مختلف را درباره کوي گلستان در 10 سال گذشته  نگاه کنيم چقدر مضحک به نظر مي رسد. چقدر مصداق اين شعر فردوسي شدند:  
"پي مصلحت مجلس آراستند/ نشستند و گفتند و برخاستند"
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما