اندر حکایت صبر جمیل و اجر جزیل مسئولین!!!

شورش بی دلیل؟

مسعود پسندیده را اینک همه­ ی همشهریان سبزواری می شناسند او دو دوره عضو شورای شهر سبزوار شده است جوانی که از نظر منش با جبهه اصلاحات قرابت دارد. او پر شور و پیش بینی نشده است و به همین دلیل هیچ وقت ملاحظه هیچ کس را نداشته و با صدای رسا آنچه را که می بایست به زعم خود بیان کند چه درست و یا حتی نادرست به رساترین شکل ممکن بیان می کرده است. مسعود نماینده نسل جوانی است که در وفور مسئولین پا به سن گذاشته و چسبیده به مسند و وابسته به حقوق بازنشستگی، که حاضر نیستند اندکی جا برای جوانان باز کنند، به خروش آمده است. البته که او تنها نیست جوانانی آرمان خواه که در چنبره ی برخی مسئولین رخوت گرا و بله قربان گو گرفتار آمده اند و مجالی برای عرضه توانایی های خود نیافته اند او را همراهی می کنند. هم نسلان مسعود همیشه از خود پرسیده اند چطور می شود در دهه اول انقلاب به شکل شایسته ای مراد و مرشد انقلاب به نوجوانان و جوانان در انقلاب و دفاع مقدس اعتماد می کنند و جواب اعتماد را به نیکوترین وجه، ایران اسلامی دریافت می کند؛ انقلاب مانا می شود دفاع مقدس به ثمر می نشیند و فرازهای به یاد ماندنی ایران اسلامی دو صد چندان جلوه می نمایاند. حال چه شده است که هیچ اعتمادی وجود ندارد ادارات ما مدرسه پیرمردها شده است و حتی اگر جوانی هم به کار گمارده شده بواسطه­ ی سیستم چموش و روزمرگی بی پایان، خصلت سستی و جبونی پیرمردها را فرا گرفته و واگرا شده است؟

طیف هم نسل پسندیده البته این را نمی خواهد ولی از بس در این ادارات چرخیده اند یا رمقی از آنها باقی نمانده است و یا جان ندارند!!! و تنها گاه گاهی تک فریادهای نامشخصی چنان مسعود شنیده می شود که آن هم  پیرمردهای فرتوت سعی در گرفتن نای صدایش دارند و چه خوب در این کار استاد هستند. کافیست از مردم بپرسید بزرگترین هنر ادارات چیست؟ آیا خواهند گفت رفع مشکلات و جلوگیری از سرگردانی مردم؟! و نیز آیا خواهند گفت: شادابی و نشاط در پاسخگویی و تکریم ارباب رجوع و قس علی هذا؟!

شایعه ای در شهر پیچیده شایعه ای که همه را در بهت و حیرت فرو برده است؛ مسعود پسندیده به واسطه زبان تند وتیزش و شکایت مسئول یا مسئولینی محکوم شده و زندانی شده است. واقعا دوست دارم این موضوع فقط در حد شایعه باشد - و به همین خاطر اصلا به سمت تلفن نمی روم تا وضعیتش را جویا شوم چونکه تادیب معلول بدون توجه به علت کم ارزش و ناستوده است. - هر چند این هم گفته شده که مسئول و یا مسئولین محترم از شکایت خود صرف نظرکرده اند لیکن از جنبه عمومی آن، وی زندانی شده است قطعا در این مسیر شاکی مسئول ، از تندی های رفتار متشاکی بستوه آمده و دارای حق است اما بردباری مسئول کجا رفته است؟ آنهم مسئولی که خود را وابسته­ به دولت اعتدالی و وام دار اصلاح طلبان دارای منش پرسشگری و پاسخگویی می داند؟ باید بدانیم همین مسعود پسندیده در دولت پیشین هم همین زبان را داشت و دقیقا به دلیل نگاه معترضانه اش به جمع شوراییان راه یافت اما چه شد این اتفاق در دولت قبل برایش نیفتاد؟

چرا ما قدردان منتقدان تند و گزنده و حتی بدتر از آن نیستیم؟ چه مخاطره ای از انتقاد برای مسئول وجود دارد که باید حتما منتقد بی پروا را از جنبه عمومی تادیب کرد؟ آیا جز سرخوردگی و یاس و گرفتن جسارت نتیجه ای دیگر حاصل خواهد شد؟  قطعا بسیاری از رفتارهای نسل دهه های متاخر همچنان ادوار پیشین، پسندیده و برخی هم ناپسند و مذموم است اما صبوری لازمست و درک و فهم نسل مسعود پسندیده و بعد از او.

یادش بخیر شادروان دکتر علوی رییس اسبق دانشگاه حکیم سبزواری؛ مسعود پسندیده می گفت که در دوران مسئولیت مرحوم دکتر علوی، دانشجوی دانشگاه حکیم و دبیر شورای صنفی دانشجویان بوده و روزی نبوده است که به حق و یا ناحق- به دلیل ممکن الخطا بودن انسان- انتقادهای سخت و دهشتناک از او و دانشگاه نداشته باشد. در آن دوران او نشریه طنزی داشته است که در زمان انتشار با وجود چندین بار چاپ که بجز نوبت اول مابقی توسط کارکنان دانشگاه انجام می شده  بازهم کمیاب و حتی نایاب بوده است تیغ تیز انتقاد دانشجویان و او را، همه­ ی  مسئولین وقت دانشگاه بجان خریده اند و دم فروبسته اند. مسعود می گفت: یک صدم آنچه را که به دکتر علوی و همکارانش گفنه ام به مسئولین امروز شهرستان نگفته ام ولی با سعه صدر، مرا و امثال مرا پذیرا بود و چه خوب گوش می کرد. البت که چه کم هستند مثل او." خدایش او را بیامرزد و غریق رحمت واسعه خود گرداند". براستی راز پویایی و پیشرفت دانشگاه را از خود پرسیده اید؟ آیا مهم ترین رکن آن نمی تواند نگاه انتقادی و پذیرش انتقاد باشد؟

و اما سخن آخر: مسئولین محترم، فیلم شورش بی دلیل را دیده اید؟ لطفا یک بار آن را ببینید. جوان اول فیلم از عدم پذیرش و اعتماد خانواده و جامعه اش نسبت به خود، صدمه خورده است لیکن پس از مصائب زیاد و سرخوردگی از رفتار ناهنجار دیگران، وقتی به دامان خانواده و اجتماع باز می گردد که دیگر فایده ای ندارد.

لطفا کمی به خود آییم ... . آیا چنین خواهد شد؟ 

سید حسین سبریزی

نظرت را بنویس
comments

مطلب به جا و به حقی بود ممنونم
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما