در جستجوی لعل رمان یار

 
سالها باید که تایک سنگ ، اصلی زآفتاب 
لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن 
«سنایی»
 
می بینم و نظاره میکنم سخن و نقد  عزیزانی را که در  باره ی رمان یار  نوشته اند . بی آنکه رمان یار   را  خوانده باشند .  هجمه شان  چونان گردبادی است  که لحظه ای برآید و بپاید و سپس ،  در شمایل و ترکیب یک هباء  و آشفتگی دور  شود . 
 
اما در احوال  و صدای برآمده از این هباء  ،  مایلم مطلبی که به عنوان  « اندر حکایت رمان یار »  نوشته شده است پاسخ بدهم  که گفت :  ای خوش آن خسته که از دوست ،  جوابی دارد . 
 
منتقد مذکور  که با اسم مستعار سبریزی  این مطالب را نوشته،  در ابتدا  و آن بالای عنوانش  پرسشی را مطرح می کند  که آیا آیین رونمایی رسمی نیکوست ؟  و کیست که نداند  این رسم ، از بدیهیاتی  است که هرکسی  در تنگنای محدودیت ها ی محافظه کاران و فضای نابهنجار  و آسیب دیده و منزوی  هنر قرار گرفته باشد ،  قدر این رسم  را می داند . زیرا  در جایی که فرهنگ و هنر و فضیلت های آن  ،  با مزاج و  منافع  سود ورزانه و بی ذوق خویش ،  سازگار نمی بیند ،  پس تجمع آن را هم  دوست ندارد .  و دیگر آنکه  اصولا ذوق و رشد هنری به تداوم فرهنگی و امنیت اجتماعی  بستگی دارد که خوشبختانه گویا ،  شورای محترم شهر سبزوار توانسته است به اهمیت و تداوم  کار فرهنگی پی ببرد و در  سایه ی امنیت  و امکانات محدود خود ،   رسم نیکوی  آیین رونمایی را برگزار کند . باشد که این کار باعث آشنایی و معرفی بیشتر  نویسنده با علاقه مندان  و نیز بسط و گسترش هنر و از آن جمله ، داستان  شود و سطح دریافت هنری را بالا ببرد و  وسیله ای  باشد برای تفاهم و کمال جویی .
 
اما در خصوص  جوهر و ارزشهای  هنری رمان یار  همین بس که در مدت کوتاهی که از چاپ آن گذشته ،  همر اهی و اظهار نظر برخی از  خوانندگان ،  گویای این است. که  اثر مذکور ، توانسته است قابلیت های هنری خود را باز نماید . توجه داشته باشید  که اظهار نظر های نویسنده  و منتقدی همچون حسین آتش پرور   در  بار ه ی   ر مان یار ،  سابقه ای چهل ساله  در ادبیات داستانی دارد .  رمان خیابان بهار آبی  ایشان به عنوان برگزیده نهایی در میان بیش از دویست اثر  داستانی برگزیده شد مجموعه داستانی های  ماهی در باد او ، بیش از صد صفحه نقد در مطبوعات پشتوانه دارد  . ایشان   برنده اولین دوره جایزه مطبوعات ادبی ،  لوح زرین سیمین دانشور در سال ۱۳۹۰ شد  . حسین آتش پرور هم اکنون دبیر بخش داستان مجله ادبی بین المللی نوشتا می باشد .
 
با این  معرفی مختصر  ، حالا تظر ایشان را  در خصوص همراهی با رمان یار در مسیر ادبیات سبزوار بخوانید : 
 
این شهر با داشتن نویسندگانی همچون ابولفضل بیهقی  و محمود دولت آبادی ،  باید بگویم که حسین خسروجر ی  نیز درمسیر همین بزر گان ادبیات سبزوار گام بر می دارد  . مساله مهم دیگری که در کار دولت آبآدی و همچنین نویسندگانی مانند خسروجردی انجام شده این است که کسانی را وارد ادبیات کرده اند که قبلا نبوده اند .  بزرگانی مانند محمود دولت آبادی و همچنین نویسندگانی مانند خسروجردی دیگر تکرار نمی شوند و از جای دیگر هم نمی توان آورد  و زمان می برد تا باز مشابهشان پدید آید و باید قدرشان را دانست و به خاطر همین است که بلند شدم و آمدم اینجا تا به اهالی فرهنگ دوست سبزوار به خاطر چنین نویسندگان و آثاری تبریک عرض کنم . (اسرارنامه /28تیر95)
 
یکی دیگر از همراهانی که برای  آیین رونمایی رمان یار به سبزوار آمده بودند ، جواد اسحاقیان نام داشت . یکی از پژوهشگران و منتقدان برجسته داستان نویسی ایران است . با کتابهایی همچون   ۱ -  کلیدر ، رمان عشق وحماسه  ۲ - سایه های روشن در داستان های جلال آل احمد  ۳  -درنگی بر سرگردانی های شهرزاد  پسامدرن ۴-راهی به هزارتوی رمان نو  ۵ -  از خشم و هیاهوی تا سمفونی مردگان  .  گذشته از این کتابها حاصل نظریه پردازی جواد اسحاقیان ، هم اکنون  تالیف ۲۵  عنوان کتاب است که در غنای اند یشه و شناخت تءوری های  داستان کار کرده  است . کتابهایی با عنوان :  ۱  - نقد و برسی  آثار محمد علی جمالزاده  ۲ - نقد جلال آل احمد ۳. - نقد آثار احمد محمود ۴  - نقد آثار سیمین دانشور  ۵ -  و نیز آثا ی در مورد  بو رخس  و صد سال تنهایی مارکز  و ادبیات امریکای لاتین  از ،   ایزابل آلنده  و کویلیو  ،  آستریاس ،  خوان دولنو  تاخونتس  ، و نیز کتابهایی در باره رمان نو  در باره    آلن رب گری یه  و دوراس  و کوندرا  است .  حالا دیگر از نقد و بررسی آثار صادق هدایت و چوبک و بزرگ علوی  و دولت آبادی  نمی گویم و همچنین از بوطیقای نو  او که اکنون در بنیاد فردوسی مشهد تدریس می کند.
 
و چگونه بگویم  که ایشان با این همه بررسی و نقد داستان و تخصص  ،  دارد به علاقه مندان به رمان می گوید  که  من رمان یار  را خوانده ام  و به شما هم آن را توصیه می کنم که آن را بخوانید . اسحاقیان بعد از این توصیه  گفت :  رمان یار خسروجردی  را مدت ها قبل مطالعه کرده ام و اینک برای احترام به این اثر  و  نویسنده اش در این مراسم  (رونمایی رمان یار ) حاضر شده ام .   
 
در ادامه  ، خانم نظام شهیدی  از اعضای انجمن ماتیکان داستان مشهد که از دانش آموختگان  حقوق قضایی است  با مجموعه داستان هایی   همچون  عادت های صبحگاهی و نیز مجموعه دیگر داستانی به نام تمساح بودایی نیوزلندی من  ،  و همچنین با پشتوانه ای از نقد و بررسی  آثار  ادبیات داستانی در باره رمان یار می گوید :  اینکه خسروجردی  چگونه وارد  داستان و تعریف کردن آن ماجرا می شود  یکی از نکات مهم رمان یار است . نویسنده  از زاویه  دید و از ماجرایی که بر سر شخص  دیگری  به نام لایق جوهری  می آید،  وارد اندیشه  زندگی قهرمان  داستان  ( یعنی آران )   می شویم . یعنی ما  با واسطه اندیشه خراسانی  وارد اندیشه آذربایجانی می شویم  و این یک تکنیک بسیار قابل توجه است . رمان یار حکایت از  دانش بسیار  زیاد  آقای خسروجردی و تحقیقات بسیار زیاد  نویسنده برای ساخت و پرداخت این اثر  جدید دارد  و باید این رمان  را خواند  ،  زیرا جای بسط بسیار دارد .
 
اجازه بدهید تا از کارشناس خبره و همشهری خودمان  دکتر کاظم دامغانی  که نویسنده  با سابقه  و مدیر انجمن ادبیات داستانی سبزوار  بگویم که میهمان این رو.نمایی بود و گفت  که من سی سال داستان نویس هستم و دوازده سال  است که اداره انجمن ادبیات داستانی سبزوار   را دارم . آیین رونمایی یار ،  بهانه ای شد که بیایم  و  بگویم حسین خسرو جردی  از دوستان عزیز من است . شخصیت بسیار بالایی دارد و بسیار دوستش دارم .
 
من دیگر از  میهمان های انجمن ماتیکان داستان  همچون وحید حسینی  ایرانی که داستان نویس فعال شهر مشهد است و گرداننده  نشست های ادبی  انجمن ماتیکان داستان در مشهد می باشد  از بیانات و همراهی او با رمان یار نمی گویم  و نیز  از  ده همراه  دیگرش که همه اهل فن و حتی برخی  برنده جایزه از نهادهای  داستانی کشورند  هیچ نمی گویم و یکراست به سراغ  ناقد محترم  جناب سبریزی  میرویم  که با لحن دستوری و فرمان از بالا  به رسانه ی    آزاد منشی همچون  اسرار نامه  و شورای شهر  و کارشناسان آنها که اکثر آنها  ذوق هنری دارند و از ساختار هنر و محتویات و تعالی و اخلاق باخبر ند ،  درس اخلاق می دهد و از  بدیهیات می گوید و حال آنکه رمان یار در جای جای صفحات خود برایندی از انسانهای اسوه و متعالی و والایی ست که برای حس شریف معنوی و انسانی خود می کوشند و تلاش می کنند.
 
اما در  گستردگی و اعلام ارزشهای هنری و ماندگار رمان یار، توسط متخصصان و منتقدین ،  باید از کتاب دیگر بنده که توانسته است بعد از سالها  نوشتن  و تحقیق و بررسی  بر روی یکی از حماسی ترین  نهضت های مردمی شیعی به نام تگرگ تاتار به عرصه ی چاپ برسد و به دست مردم داده شود . که در دانشگاه حکیم سبزواری هم سال پیش به خاطر  ارزش های  تاریخی و مردمی و مذهبی آن  ،  در همایش بز گ سربداران ،  تجلیل شد و بر محتوا و ارزش های آن تاکید گردید ،  آن چیزی بود که یک نوشته  را همچون  رمان یار ،  در داستان تگرگ تاتار  نمود بیشتری داده ،  به دلیل ژانر تاریخی و   موضوع و موقعیت های خاص بود که قهرمانان را  در  هیئت  و اندازه و قواره ملموس تری نشان می داد .
 
بنابر این ،  این هم یک مورد از آن چیزی  است که می گویند  تعالی فر هنگ ساز  انسان الهی و کوشش و ترویج ارزش های متعالی که به اصطلاح آقای سبریزی پیش از آنکه ایشان تاکید به محتوای داستان بکنند ، رمان تگرگ تاتار  (سربداران ) در عاشقانه ترین نگاه ،  به محتوایی می رسد که تا کنون  تنها در کتب تاریخی دیده می شد و اینبار برای اولین مرتبه نهضت سربداران سبزوار  را به صورت رمان  و ان هم طی چندین سال نوشتن ، به منصه ظهور  می رساند  تا به مردم  شریف میهنم تقدیم شود . قابل ذکر است که رمان دیگری  از این جانب با عنوان جهانبانان چاپ شد که این رمان  سیر  و بازتاب سیمرغ جان  پهلوانی بود که به عزم زیارت ، طی طریق می کرد و با گذر از  هفت خوان عرفانی خود ،  به ارزش های متعالی و محتوایی ، جان می بخشید . بنابراین  می بینیم که این اثر یک دوره  تاریخی  از ضرباهنگ روزگاری ست که  هنوز،  پهلوانان نمرده اند . بگذارید دیگر از داستان بلند ماه گل  و داستان به نسیم عطر تو می آیم  سخن نگویم چراکه اکنون سخن از رمان یار است .
 
رمانی که می خواهد اندیشه والایی را با جوهره سلامت زندگی انسانی آغشته کند . چه بسا  در بیکرانه های جهان  سطوت جان  و آرزوهای بیتاب  آنها،  به یاری  انسان و جامعه و روزگار  برخاسته است  و در این جلوه گاه  منور است  که فرزند برومند  دیگری به نام  دکتر تقی ارانی  از ایران بپا می خیزد که تمام همت و دانش و شرف و تلاش و عقیده  خود را به پای این کلامی ریخته است که می گوید :  شخص باید  بدوا محیط اجتماعی خود را  اصلاح کند  و سپس زندگی نماید  .   و ما می بینیم که این دانشی مرد بزرگ چقدر به پای این عقیده وفادار ماند و جانش لبریز از آن شد!   و اینجاست که پرسش دکتر ارانی کیست ؟ به جلوه چنان جانی در می آید که طی ۳۸  سال از عمر با برکت خود بتواند  تالیفات و  پژوهش و چاپ آثار خود به جامعه و فر هنگ و خرد  و میهن خود ،  خدمت کند .  
 
آثاری همچون  ۱- اصول علم فیزیک  ۱۲  فقره  ۲- اصول علم شیمی ۱۲ فقره ۳-  بیولوژی و پسیکواوژی  ۴-  خوابیدن و خوابدیدن  ۵- جبر و اختیار  ۶-  ماشینیسم  ۷-  بشر از نظر مادی  ۸-   خواص احیاء کننده جوهر هیپو فسفری  .  پژوهش و چاپ  ۹ - رباعیات خیام  ۱۰ بدایع سعدی ۱۱ - اشعار ناصر خسرو   و.  ده ها مقاله علمی دیگر که چه در برلین و چه در ایران منتش  کرد  که اهمیت ملی وعلمی آن تا جایی است که وقتی به عنوان مدرس زبان فارسی  در سمینار خاور شناسی داشت مطلبی  به نام آذربایجان  همچون بخش جدایی ناپذیر و تاریخی از ایران  و همچنین مقاله ای تحت عنوان اهمیت زبان فارسی نوشت که تاریخ نگاران هوادار  شوروی با سکوت محض آنها را  نادیده گرفتند.
 
دکتر ارانی گذشته از  درس  دانشگاه خود ،  که استادانی همچون ماکس پلانگ و آلبرت انیشتن داشت ،  بخش زیادی از هزینه  زندگی خود را  با کار در انتشارات  کاوه برلین  و با وجود ضعف بینایی اش  تامین می کرد .  اما همسویی مبارزه جمهوری اسلامی و دکتر تقی ارانی با خاندان پهلوی پرسشی ایجاد می کند که آیا خاندان پهلوی دشمن جمهو ی اسلامی بوده یا نه ؟  جواب دادن به همین پرسش، بی گمان حساسیت ها و دغدغه ها را  تخفیف خواهد داد ،  تا جایی که دیده شود که حتی دکتر ارانی به مرز  ایثار جان می رسد و جانش را در این راه می دهد ! 
 
اما نمونه ی دیگری از تفاهم و احترام او به اسلام که حاکی از حریت و آزادگی  سرشتی دکتر  ارانی است، قصیده ای است که در مولود حضرت رسول  گفته است که روزنامه آزادی شر ق،  چاپ برلین ،  آن را به چاپ رسانده است . خوشبختانه تاریخ شناسان زبده ای همچون خسرو  معتضد  که مورد وثوق  جمهو ی اسلامی  هم هست در کتاب تاریخ ۵۷ ساله پهلوی و نیز در کتاب پلیس سیاسی عصر بیست ساله  از دکتر ارانی به شدت  دفاع می کند و او را مردی  شر یف و راستگو و متین و منطقی می داند که نخست  در وزارت معارف و اوقاف  و صنایع مستظرفه  (وزارت فرهنگ)  استخدام شد و به تدریس  پر داخت  و سپس در اداره کل صناعت  به عنوان  رییس تعلیمات،  اشتغال  یافت . وی از جمله محققینی بود که در آن دوران  کمتر همتایی داشت .
 
 دکتر ارانی جوانی حساس ، نوع دوست  و وطنخواه بود .  چنین است  آرای تاریخدان  امروز جمهوری اسلامی  که با قضاوت سالم خود  ،  پرده از  غبار تاریخ بر می دارد و از دکتر ارانی دفاع می کند .
 
بگذارید با دفاعیه  شجاعانه دکتر ارانی  که یکی ‌از بهتر ین  دفاعیات تاریخ سیاسی ایران است  که از درون  سلول های  مر گ زای  رژیم پهلوی  به گوش  همه ی دوران ها  برساند که:
 
مرگ اگر مرد است  ،  گو نزد من آی          تا در آغوشش بگیرم  ، تنگ تنگ  
 
 چنین است شگفتی و اختصار حکایت مردی  که مردانه و آگاهانه زیست  تا از برکت وجودش ،  دنیایی بهره ببرد . اما مطالب و جمع بست  آقای سبریزی ، خود گویای آن چیزی ست که  از  اواسط  دهه شصت که بنده  در کسوت شاگردی  محمود دولت آباد ی  ، کسب فیض می کردم  و داستان می نوشتم،  طبعا همه این ملاحظاتی که  ایشان گفتند، در طول زندگی هنری ام ،  سعی به دریافت آنها داشته ام و از این رو،   به دوست گرامی ام جناب  سبریزی اطمینان می دهم که همه چیز در  کیفیت و طبیعت  آن چیزی ست که داستان نام دارد  و  داستان یار،  چه عاشقانه  آن را  دنبال کرده است.
 با تواضع  و احترام  : 
 
 حسین خسروجردی  
 اول مر اد ۱۳۹۵ - مشهد
نظرت را بنویس
comments

آموزشگاه زبان

باسلام ممنون از پست خوبتون.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما