محمدابراهیم اکبری:

زنده باد گنجشک ها زنده باد درخت خرمالو!

 
درخت خرمالو میوه هاش را بی هیچ منتی دوست دارد. ریز یا درشت  فرقی نمی کند کج و کوله یا گِرد  یکدست! از همه تا زمانی که آبدار و  رسیده نشده اند مواظبت می کند.از گزند تند باد ها ، از ضربه ی منقار  پرندگان از ضرب سنگ پاره های ما ادم ها و ... گنجشک ها هم همینطور، گرگ ها هم همینطور! چطور است از طبیعت درس بگیریم؟صاحبان تمام  اندیشه ها حتی اندیشه های ماوراء الطبیعی برای رفتن بر بام اندیشه  هایشان از نردبان پدیده ها ، مفاهیم و مصادیق طبیعی استفاده کرده اند.
 
 قرآن کریم نیز به وفور مارا به تأمل و تفکر در جلوه های طبیعی دعوت می کند. برای مثال: 
 
1- آیا زمین را مهد اسایش خلق نگرداندیم؟ سوره ی مبارکه ی نبأ آیه 6 
 
2- آیا این مردم به خلقت شتر نمی نگرند که چگونه خلق شده است؟  سوره ی مبارکه غاشیه آیه 7 
 
3- و از تراکم و فشار ابر ها باران فرو ریختیم. سوره ی مبارکه نبأ آیه 14 
 
و در بعضی آیات به جهت حرمت و عظمتی که در جلوه های طبیعی  هست به آن قسم می خورد.* قسم به درخت انجیر و زیتون و قسم به  طور سینا (سوره مبارکه ی تین آیات 1 و 2) اینها تنها چندمثال از صدها نمونه ای است که در قرآن کریم از آن سخن  به میان آمده است. برگردیم به اصل موضوع! آیا ما آدمها هم فرزندانمان را بی منت و به حکم  قانون طبیعی در همه حال دوست داریم یا دوستی و محبت ما مشروط  است!مشروط به اینکه مثل ما فکر کنند، بخورند ، بپوشند،معاشرت کنند با ملاک های ما شغل انتخاب کنند ، ازدواج کنند و ... به نظر می رسد  خیلی از دوست داشتن های ما مشروط است و این در جامعه نتایج رنجباری دارد که ما شاهد آن هستیم. به امید روزی که ما آدمها عشق  ورزیدن را از قناری یاد بگیریم. یک قناری وقتی روی شاخه ی یک درخت در باغچه ی خانه ی ما می نشیند و شروع به آواز خواندن می کند نگاه  نمی کند چه کسانی، چقدر ، و در قبال چه چیزی از آوازش لذت می برند. بی هیچ چشم داشتی ترانه می خواند. 
 
مطلب را با خاطره ای زیبا از نیکوس کازانتزاکیس (نویسنده ی یونانی 1883 - 1957 نقل شده در کتاب گزارشی به خاک یونان) به پایان می برم: 
 
[در دوران کودکی کرم ابریشمی را که در آستانه ی تبدیل شدن به پروانه بود دستمالی کردم دوست داشتم زود این کار انجام شودبا دمیدن نفسم  برای گرما دادن ، به گمان خودم به اوکمک کردم.پروانه به دنیا آمد اما  ناقص بود و مُرد] به قول ان بزرگ مرد این حادثه به عنوان گناهی بزرگ تا  آخر عمر  او را آزار داده است. 
 
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم        با شما نامحرمان ما خامشیم حضرت 
 مولانا
 
 
 
نویسنده: محمد ابراهیم اکبری
 
برای مطالعه نوشته های بیشتر به قلم این نویسنده هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما